اعتراض

درد ضربدر درد

اعتراض

درد ضربدر درد

اعتراض

این‌ صفحه‌ی پر از خش درد مشترکیست که مالکیت خصوصی ندارد، تازه به دوران رسیده‌‌ای که پدر و مادرش را در اعدام‌های دسته‌جمعی وبلاگ‌ها از دست داده است، این جا خبری از صنعت چاپ و رسالت چاپیدن نیست، این جا فالوئر، شیعه و حواریون نداریم، این جا با شراب کهنه و آب تشنه به آفرینش خدایان اعتراض داریم.

بایگانی
جمعه, ۱۱ فروردين ۱۴۰۲، ۰۲:۴۰ ق.ظ

ماه گرفتگی خدا

یک گروه از نخبگان و سرمایه‌داران سر کار می‌آیند که نیازهای شما را برطرف ‌می‌کنند. نیازی به دموکراسی، آزادی، برابری نیست، آن‌‌ها تنها وقت را تلف می‌کنند. این همه واژه و واژن بیکار، چراغ کارخانه‌ها، صبحگاه سربازخانه‌ها را خاموش می‌کنند.  اگر منِ کارخانه‌دار برای شما نان بیاورم، شمای کارگر نیز نان‌آورِ خانه‌ی خویش خواهی بود. دستور نیامده است که مهندسان مثل کارگران، قبل از رفتن به دستشویی، دستان خویش را بشورند اما باید این فکر را از سرشان به در کنند که کارگران را بر ضد ما بشورانند چون اگر ما برویم شما نیز به جرم همکاری با ما، در غسالخانه‌ها شسته خواهید شد. و همه را باید دینی باشد برای مهار کردن سرطانِ هاری، برای رام شدن، آرام شدن، برای آب ریختن روی آتش خشم، تاب آوردن تا مرگ، دلخوش بودن به آینده، به آینده‌ی بعد از مرگ. می‌پرسید چه زمانی جای ما و شما عوضی‌ها عوض می‌شود؟ آن گاه که پیشرفت متوقف شود، روش‌های سرکوبمان به روز نشود. اما اشتباه نکنید بگذارید نام ما بالای آجرهای ساختمان‌ها باقی بماند تا نانتان آجر نشود، تا باقی بمانید تا دیار باقی. تمام نخبه‌ها فرار کرده‌اند تنها ما مانده‌ایم که جهاد کنیم، آیا انتظاری زیادی هست که شما نیز با حقوقتان جهاد نکاح کنید؟ به قراردادتان پایبند باشید، هر چه می‌خواهید در سلول‌هایتان داد بزنید، اما دادخواهی نکنید.
آقای مهمونی راست می‌گفت خواهر شما را می‌گیرند مثل مهمونی خدا، مثل روزه که می‌گیرند مثل روزه‌خوار که می‌گیرند. اما نه، مثل که نه، خواری روزه کجا و خواری خواهر شما کجا؟ برای اولی آه خدا می‌گیرد، دومی را به فال نیک می‌گیرند. 
آخر هر چه قدر زن خوارتر باشد این سرزمین را راحت‌تر می‌گیرند. ناشکری خدا را نکنید، دلتان بیشتر می‌گیرد. تیری از غیب می‌آید، نور چشمتان، مثل شیطان، یک چشمتان، می‌گیرد. اگر سرمایه‌دار باشید، خبری از این بگیر و ببندها، نیست. ماه خدا را روزه نمی‌گیرید، به جای آن افطاری می‌گیرید. آری به حکمت، دربِ توفیق بسته است و به رحمت، درب ثواب گشوده. چون خدا را شکر گفته‌اید، خدا را توی خانه‌اش، خانه‌ی خدا، بهشتِ پر آب،  عروسک‌ آبدار جایزه می‌گیرید. اما شما از این همه پیشرفت نخبگان، عبرت نمی‌گیرید. برای پایه حقوق کارگر، برای چهارپایه‌ی اعدام کارگر، ماتم می‌گیرید. شما تنها دنبال هرج و مرج هستید، حال آن که سرمایه‌دار با خودش نظم می‌آورد حقوق کارگر ساده را قبل از خشک شدن عرقش می‌دهد و حقوق کارگر جنسی را بعد از خشک شدن عرقش. آن‌گاه که شاهزاده، امامزاده و آقازاده از هشت صبح تا هشت شب عرق می‌ریزند شما به چه جراتی توی خیابان می‌ریزید و جلوی پیشرفت مملکت تاج و عمامه را می‌گیرید؟
سرمایه‌دار پول طناب دار را می‌دهد و در عوض ماه خدا را نمی‌گیرد. حکومت خدا، چشمان یک روی ماه را می‌گیرد و در عوض خدا، به وقت ماه گرفتگی، چشمانش را با چادر مشکی کعبه می‌گیرد. آخر مریم مقدس به حجاب مقدس اعتراض کرده است، چه حجابی مقدس‌تر از این حجاب که مهار تورم هست، که مهار فکر کردن به تورم هست. 
یک نفر دندان به جگر می‌گیرد و می‌گوید خیلی وقت هست که تاریخ دارد برای این دین وقت اضافه می‌گیرد اما چه سود که ناصرالدین شاه عمر ایران ما گرفته است و نمی‌گیرد.  
 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲/۰۱/۱۱
i protester

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی