اعتراض

درد ضربدر درد

اعتراض

درد ضربدر درد

اعتراض

این‌ صفحه‌ی پر از خش درد مشترکیست که مالکیت خصوصی ندارد، تازه به دوران رسیده‌‌ای که پدر و مادرش را در اعدام‌های دسته‌جمعی وبلاگ‌ها از دست داده است، این جا خبری از صنعت چاپ و رسالت چاپیدن نیست، این جا فالوئر، شیعه و حواریون نداریم، این جا با شراب کهنه و آب تشنه به آفرینش خدایان اعتراض داریم.

بایگانی
آخرین مطالب
جمعه, ۱۳ آبان ۱۴۰۱، ۱۲:۲۰ ق.ظ

انقلابِ بوسه

قسم خورده‌اید به آب و برق مجانی؛ باشد، هم‌وطن، جانی، وطن، دارالمجانین. به نهضت سوادآموزی: خواندنِ کیفرخواست، یک ضرب نوشتنِ حکم، یک تعبیر از انشاالله، هر چه آقا خواست. یک دست تسبیح و یک دست، طناب دار، چه اقتدار پوشالی، چه نقطه‌های پرگاری، چه دایره‌ی قدرتی دارید، بند، بندش، خالی بند و توخالی.
آن کس، که از خاطرِ زلف یار، گرفتار گشته‌است، کجا؟ شما که با فحش آبدار، پناه گرفته‌اید، کجا؟
از شما به قاضی القضات، چرا شکایت ‌‌بریم؟ که مثلا، چرا به جنایات شما سر نمی‌زند؟ از صبح تا به شام، از شامِ بهار عربی تا پشت بامِ نیکا شاکرمی، با تمام قوا، دارند سر می‌زنند، این حکایت نمک گندیده، نزد کدام زخم ‌بریم؟
آری باید کلاهمان را قاضی کنیم، خسته‌اید، دگر نای بالا رفتن از پله‌های ساختمان را ندارید، آمار خودکشی را با طناب دار بالا می‌برید.
خودتان را به در و دیوار، به آب و آتش نزنید. این ریسمان‌ها که بر گردن حلاج‌ها انداخته‌اید، به سانِ اشک، به سانِ شمع، اتحاد آب و آتش، انقلاب بوسه‌ها‌ی داغ بر دل‌های سرد، راه انداخته‌اید.
ما حتی یک سنگ هم به شیطان نمی‌زنیم، هر چه می‌خواهید تیر، تازیانه، دار بزنید. ما فریاد، قلم، دست، سه تار می‌زنیم. هر چه می‌خواهید خشاب‌هایتان را پر کنید، ما دستمان، دلمان، پُر هست، یک جام دگر شراب، بر طناب دار، بوسه می‌زنیم.
 #مهسا_امینی #زن_زندگی_آزادی #اعدام
 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱/۰۸/۱۳
i protester

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی