اعتراض

درد ضربدر درد

اعتراض

درد ضربدر درد

اعتراض

این‌ صفحه‌ی پر از خش درد مشترکیست که مالکیت خصوصی ندارد، تازه به دوران رسیده‌‌ای که پدر و مادرش را در اعدام‌های دسته‌جمعی وبلاگ‌ها از دست داده است، این جا خبری از صنعت چاپ و رسالت چاپیدن نیست، این جا فالوئر، شیعه و حواریون نداریم، این جا با شراب کهنه و آب تشنه به آفرینش خدایان اعتراض داریم.

بایگانی
سه شنبه, ۱۳ فروردين ۱۳۹۸، ۰۷:۱۹ ب.ظ

سیزده به در

آن‌‌قدرها که فکر می‌کنیم میان در کردن یک روز و گل و بلبل شدن یک سال با بیدار ماندن یک شب و پَر کردن پرونده‌ی یک سال تفاوتی نیست. برای زندگی‌ای که می‌خواهد از صد و صدر شروع کند سیزده‌به‌در همان قدر در‌به‌دری می‌آورد که شب قدر. این‌روز‌زنده‌داری‌ها و شب‌زنده داری‌ها درست مثل زندگی به جای وسیله بودن هدف می‌شوند. هدفی که آخر زندگی تیر می‌خورد، سرش به سنگ، به سنگ قبر می‌خورد. این‌همه گدایی حال خوب کردن از تقویم‌ها، این همه بردگی زندگی برای آن است که نه می‌دانی صفر هستی و نه می‌دانی باید از صفر شروع کنی. حالی که از درون خوب نشود، با ایرون گفتن و دین و ایمون هم خوب نمی‌شود. اگر تمدنی هست چرا همیشه تو باید به او افتخار کنی، یک بار هم او به تو افتخار نکند؟ اگر دین و آیینی هست چرا همیشه او باید به تو الگو معرفی کند یک بار هم خودت را به عنوان الگو معرفی نکنی؟ همرنگ جماعت شدن سرانجام روزی تو را نزد خودت رسوا خواهد کرد، روزی که جماعتی نیست تا برای شهرت، قدرت و ثروت تو دست بزنند. روزی که نمی‌دانی اون آدم‌ها روی کدام صندلی نشسته‌اند و دارند به ریش تو می‌خندند. و ای کاش لااقل به اندازه‌ی یک خندیدن به تو فکر کرده باشند.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۸/۰۱/۱۳
i protester

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی