اعتراض

درد ضربدر درد

اعتراض

درد ضربدر درد

اعتراض

این‌ صفحه‌ی پر از خش درد مشترکیست که مالکیت خصوصی ندارد، تازه به دوران رسیده‌‌ای که پدر و مادرش را در اعدام‌های دسته‌جمعی وبلاگ‌ها از دست داده است، این جا خبری از صنعت چاپ و رسالت چاپیدن نیست، این جا فالوئر، شیعه و حواریون نداریم، این جا با شراب کهنه و آب تشنه به آفرینش خدایان اعتراض داریم.

بایگانی
سه شنبه, ۲۷ آذر ۱۳۹۷، ۱۲:۵۰ ق.ظ

کارگر آفتاب ندیده

کارگری که نان به خانه نبرد، همان به که دیگر به خانه نرود. از ترس آن که دیگر در خانه کسی شما را تحویل نگیرد، ما در ندامتخانه را به روی شما باز کرده‌ایم، با مراجع ذی صلاح شما را تحویل می‌گیریم. باید بررسی شود اصلا شما صلاحیت ورود به خانه‌ی ملت را دارید؟ شما این همه ماه بد‌ سرپرست بوده‌اید، حقوق نگرفته‌اید و زندگی‌ کرده اید. از در درآمدید، بی آن که درآمدی داشته باشید. پیش خودتان گمان کردید این همه سال چند شیفت کار کرده‌اید و ما نخواسته‌ایم مزدتان را بدهیم اما تقصیر خودتان بود چون آفتاب ندیده‌اید، عرقتان خشک نمی‌شد. ای کارگر زندانی، کاش لااقل اندکی بددهان بودی، تا در مجلس تکرار همراه با رییس تکراری ما طالب عرض ادب خدمت ساحتت بودیم‌.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۷/۰۹/۲۷
i protester

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی