اعتراض

درد ضربدر درد

اعتراض

درد ضربدر درد

اعتراض

این‌ صفحه‌ی پر از خش درد مشترکیست که مالکیت خصوصی ندارد، تازه به دوران رسیده‌‌ای که پدر و مادرش را در اعدام‌های دسته‌جمعی وبلاگ‌ها از دست داده است، این جا خبری از صنعت چاپ و رسالت چاپیدن نیست، این جا فالوئر، شیعه و حواریون نداریم، این جا با شراب کهنه و آب تشنه به آفرینش خدایان اعتراض داریم.

بایگانی
جمعه, ۱۶ آذر ۱۳۹۷، ۰۱:۱۰ ق.ظ

خودزنی

نوعی از مهاجرت، از وطن رفتن آن است که بزنی با صدای خون ساز بزنی، رگ هایت را می گویم با یک دست، دست دیگر را بزنی،هی بزنی،دست بزنی، گیج نزنی. آی ای زندان بان آزادی خواه! درب های زندان را باز، خودت را به خواب بزنی،قطره های خونت که آزاد شدند،توی این خون بازی،در این شطرنج نارنج وجودت،در این قیام مسلحانه، شاه،شاه رگ را هم بزنی.قلبت دارد تند تند می زند.هنوز نمی دانی کجای این دنیا این ساز دهنی دست مالی شده را بزنی؟شاید در سرویس بهداشتی یک پارک خودت را پارک کنی،حال مکان عمومی را این بار با بوی خون به هم بزنی.اما این بار هم جر می زنند،ضد حال می زنند،فرشته ای بال و پر،دست و پا می زند،او مدام درب می زند،زنگ می زند،سر می زند که چرا این همه بر سر قرار دیر کرده ای؟اگر قرار بر ایستادن است چرا به کشتن خویش نشسته ای؟چرا به جای سر، دست می زنی؟دوباره سر می زند افق،آفتاب می زند،از مهر خاوران بر زخم های تو یک فروغ دیده،یک فرشته بوسه می زند.آنان که از کنار تو عبور می کنند،آنان که تو را مرور می کنند،گویند لابد چیزی زده است اسم ترانه ات را می گذارند خودزنی و‌نه خودکشی.راست می گویند اما نمی دانند آن چیز خودت هستی.تنها چیزی که به داد آدمی می رسد خود آدمیست،اگر کم آوردی خودزنی مکن،اندکی از خودت به خودت بزن.همیشه فرشته زود سر نمی رسد، گاه نوبت کلاغ می شود ای قابیل بی دست و پا.

#خودزنی #مهاجرت


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۷/۰۹/۱۶
i protester

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی