يكشنبه, ۸ آبان ۱۴۰۱، ۱۲:۱۸ ق.ظ
غریبی زیر دست و پای غریبهها
به نام اسلام، تو را میکُشند و جمهوری، بیتفاوت از کنار نام تو عبور میکنند. زیر تابوت را هم، کسانی میگیرند که به نام جمهوری اسلامی، آدم میکشند. همین قدر، تنها، همین قدر، سوت و کور، چه چراغی؟ چه شاهچراغی؟
نگران تجزیه وطن هستند اما نگران تجزیهی هموطن، نه. خون، گوشت، پوست، استخون، همگی تجزیه شدهاند. تو گویی، خاک، مقدس هست، تنها برای ریختن بر روی سر. ای مام وطن چه میکِشی که به نام تو، گوشه گوشهی تنت، جگر گوشههایت را میکُشند. نگاه کن، از بس که خون گریه کردهای، چشمان گربه، تمام دریاچهی ارومیه، نمک سرخ گشته است. چه شورهزاری، چه لالهزاری.
چه غریب افتادهای هموطن. چه غریب افتادهای وطن.
#زاهدان #مهاباد #شاهچراغ
۰۱/۰۸/۰۸