اعتراض

درد ضربدر درد

اعتراض

درد ضربدر درد

اعتراض

این‌ صفحه‌ی پر از خش درد مشترکیست که مالکیت خصوصی ندارد، تازه به دوران رسیده‌‌ای که پدر و مادرش را در اعدام‌های دسته‌جمعی وبلاگ‌ها از دست داده است، این جا خبری از صنعت چاپ و رسالت چاپیدن نیست، این جا فالوئر، شیعه و حواریون نداریم، این جا با شراب کهنه و آب تشنه به آفرینش خدایان اعتراض داریم.

بایگانی
آخرین مطالب
يكشنبه, ۸ آبان ۱۴۰۱، ۱۲:۱۸ ق.ظ

غریبی زیر دست و پای غریبه‌ها

به نام اسلام، تو را می‌کُشند و جمهوری، بی‌تفاوت از کنار نام تو عبور می‌کنند. زیر تابوت را هم، کسانی می‌گیرند که به نام جمهوری اسلامی، آدم می‌کشند. همین قدر، تنها، همین قدر، سوت و کور، چه چراغی؟ چه شاهچراغی؟
نگران تجزیه وطن هستند اما نگران تجزیه‌ی هم‌وطن، نه. خون، گوشت، پوست، استخون، همگی تجزیه شده‌اند. تو گویی، خاک، مقدس هست، تنها برای ریختن بر روی سر. ای مام وطن چه می‌کِشی که به نام تو، گوشه گوشه‌ی تنت، جگر گوشه‌هایت را می‌کُشند. نگاه کن، از بس که خون گریه کرده‌ای، چشمان گربه، تمام دریاچه‌ی ارومیه، نمک سرخ گشته است. چه شوره‌زاری، چه لاله‌زاری.
چه غریب افتاده‌ای ‌هم‌وطن. چه غریب افتاده‌ای وطن.
#زاهدان #مهاباد #شاهچراغ 
 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱/۰۸/۰۸
i protester

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی