اعتراض

درد ضربدر درد

اعتراض

درد ضربدر درد

اعتراض

این‌ صفحه‌ی پر از خش درد مشترکیست که مالکیت خصوصی ندارد، تازه به دوران رسیده‌‌ای که پدر و مادرش را در اعدام‌های دسته‌جمعی وبلاگ‌ها از دست داده است، این جا خبری از صنعت چاپ و رسالت چاپیدن نیست، این جا فالوئر، شیعه و حواریون نداریم، این جا با شراب کهنه و آب تشنه به آفرینش خدایان اعتراض داریم.

بایگانی
آخرین مطالب
چهارشنبه, ۱۵ تیر ۱۴۰۱، ۱۲:۴۵ ق.ظ

دردهای برهنه

نترس، این‌ جا بیش از دلسرد شدن آدم‌ها نگرانِ سرد شدنِ چایی آدم‌ها هستند. منتظِر قدوم گل نرگس و اسلام ناب محمدی هستند، حال آن که نرگس محمدی را لِه می‌کنند. بعد از آن همه بگو مرگ بر شاه، قرار هست شاه، پناهشان بدهد، شاه چراغ، دینشان را نجات بدهد. دیگر هیچ طفل سیزده ساله‌ای رهبرشان نیست، تمامِ رهبران سیزده ساله را دستگیر کرده‌اند. از زندگی داخل لوله‌های فاضلاب حومه‌ی اصفهان تا پناهندگانی که سوئد به پای اردوغان می‌ریزد، کلونِ در زندگی را انداخته‌اند. آرش کمانگیر، مَشک عباس را نشانه می‌رود، خدای سال شصت، انگشت شصت نشان می‌دهد. خبر آمده در کنکور سراسری تقلب شده است، از تقلب سراسری در انتخابات چه خبر؟ می‌گویند انسان، موجود پیچیده‌ای هست، آقای نیچه! منظورشان پوچی پیچیده بر هیچه؟ آن قدر آرمان را برایمان، به کشتن دادن انسان‌ها، تعریف کرده‌اند که انسان‌ها از ترسِ آن ابر واژه، آرمانِ انسان بودن را نیز، پشتِ گوش انداخته‌اند. نگاه کن تا انسانی می‌بینند زیر لب برایش دست می‌زنند اما حاضر نیستند به هیچ آرمانی دست بزنند، چه رسد به لب گرفتن از آن آرمان.
زندگی مردم، به زیر تانکِ خط فقر، به تار مویی بند هست، ایضا زندگی کاسبان و پاسبان دین، به تار موی یک زن. اگر چه انفجار نور، چراغ قوه داده است دست بازجوها اما در تابستان، در زمستان، در خوزستان، در مرز، در مرکز، چشم، چشم را نمی‌بیند، هوای شهرهای ایران، برای هزارمین بار با غبار، چشم و هم‌چشمی می‌کنند. گویند کار شاه، شاهنامه، شاهکارِ شاهنشاهِ با عمامه، به آخر رسیده است و همه چشم به انتظارِ آخرش خوش هست، نشسته‌اند. آی اسفندیارِ چشم بسته، سرت را زیر آبِ مجانیِ دارالمجانین کرده‌اند. آبی که قطع هست و گِل نمی‌شود، سهراب‌، خلع سلاح می‌شود. وزارت بهداشت با بودجه‌ی نوش دارو، اسید خریده است، نماز باران اسیدی، ترتیب دیده است. محیط زیست ما را مساحتی نیست. با این حجمِ انبوه اندوه، عده‌ای یادشان رفته است تا خرخره به رکوع سلطان فرو رفته‌اند، هنوز نگرانند که نکند جوراب‌هایشان تا به تا باشد. راستی نباید شکرگزار چشم پاکیِ ستاد امر به معروف باشیم؟ حواسشان به سر مردم هست نه پای مردم. موی برهنه اشعه دارد و پای برهنه، خاطره‌ی مغناطیسِ پیاده‌روی اربعین. زنده باد حجابِ کارکنان. زنده باد پابرهنگان. 
 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱/۰۴/۱۵
i protester

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی