اعتراض

درد ضربدر درد

اعتراض

درد ضربدر درد

اعتراض

این‌ صفحه‌ی پر از خش درد مشترکیست که مالکیت خصوصی ندارد، تازه به دوران رسیده‌‌ای که پدر و مادرش را در اعدام‌های دسته‌جمعی وبلاگ‌ها از دست داده است، این جا خبری از صنعت چاپ و رسالت چاپیدن نیست، این جا فالوئر، شیعه و حواریون نداریم، این جا با شراب کهنه و آب تشنه به آفرینش خدایان اعتراض داریم.

بایگانی
آخرین مطالب
سه شنبه, ۱۰ اسفند ۱۴۰۰، ۰۴:۵۶ ب.ظ

پوتینِ جهان آرا

اگر در دنیای قدیم، زر و زور، دستور می‌دادند که مرد باید آلت جنگی دست بگیرد و زن، آلت جنسی، دنیای جدید، مسلح به سلاح تزویر، برای آن زرادخانه و حرمسرا، یک غسال‌خانه‌، نیز، درست کرده‌است که در آن جانمازِ حقوق بشر، آب ‌می‌کشند. 
دیگر هیچ جنگی، به نام جنگ، آغاز نمی‌شود. همه برای دفاع می‌آیند، صدام برای دفاع از خلقِ عربِ خوزستان، امریکا برای دفاع از مجسمه‌ی آزادی، ایران برای دفاع از حرم، عربستان برای دفاع از حرمین شریفین، اردوغان برای دفاع از ژنِ خوبِ عثمانی، پوتین برای دفاع از مردم ستمدیده‌ی دولتِ نازی. آری، نخستین تجاوز به تَنِ بی‌دفاعِ کلمه‌ی دفاع، رخ می‌دهد.
معلوم نیست، کدام رحم اجاره‌ای، کدام طول و عرض جغرافیایی، آغاز نطفه و نقطه‌ی آغازِ جنگ، خواهد بود، اما زر و زور که به هم آمیزند و آتششان، نیز، از قضا، تند باشد، آدمی به دنیا می‌آورند آدم‌خوار و حواخور، با همان تقسیم غنائمِ کنیز و چشمانِ هیز.
مثلا پدری را می‌بینی که به جرم نجنگیدن و فرار از مرز، به دست سرباز وظیفه‌ی هم‌میهن، تیر خورده است و یا پسری که به جرم جنگیدن و دفاع از مرز، به دست سرباز وظیفه‌ی دشمن، تیر خورده است. می‌بینی چه مردمانی را به زور، به جنگ، می‌آورند؟ آنان که دارند، جنگ را بالا، می‌آورند.
و آن که فرمان جنگ داده است، در امان خواهد بود، تا بی‌امان، فرمان دهد، تا آخرین نفس، تا آخرین قطره‌ی خونِ رعیتِ افتاده از نفس. آری تو گویی زمان متوقف ‌می‌شود و بود و نبودِ آدم‌ها از اعتبار می‌افتد. ساعت شنی می‌ترکد و آرنا پر از شن ‌می‌شود. عمر گلادیاتورها کوتاه و نیش فرمانده دراز می‌شود.
گلوله نه تست سونوگرافی انجام می‌دهد و نه نظرسنجی. او اصلا نمی‌پرسد که آیا شما فمینیست هستید؟ مخالفِ جنگ چه طور؟ مخالفِ اعدام، خشونت، قصاص؟ راستی شما انترناسیونالیست نیستید؟ گلوله، با کشتن شما، تنها، کار یک جنگجو را تمام می‌کند، نه کار یک جنگ را و این یعنی رب‌النوعِ جنگ با قربانی کردن تو، بی‌خیالِ آدم‌ها نخواهد شد، آخر، تو، نه پسر خدا، مسیح، و نه خون خدا، حسین، هیچ نسبتِ خونی با خدا نداری.
و چه قدر تراژیک هست که در یک نبرد، فداکاری، هم، کاری از پیش نَبَرد. هر چه قدر هم که گفته باشی هم‌میهنِ من کسی هست که هم‌درد من باشد، نه کسی که زادگاهش از اتفاق، با من یکی باشد، جنگ، هم‌میهن تو را هم‌دردِ تو می‌کند. هر چه قدر هم که گفته باشی، نه این لباس زیباست، نشانِ آدمیت، همان لباس، معیار تشخیص خودی از غیرخودی، آدم از دیو می‌شود‌. چه فرقی دارد خرمشهر ایران یا کیفِ اوکراین؟ این شهر نباید پیش از تو سقوط کند، با دست ِ خالی، با اسلحه‌ی خالی، جلوی گلوله‌ها را بگیر. بیا ، این هم گلوله، دیگر بهانه‌ای نداری، خشابت را پر کن و سر ایشان خالی کن. شلیک نکنی، شلیک می‌کنند، به تو، به مردم بی‌دفاع. تنها با کشتن هست که جلوی کشتن گرفته می‌شود. یا خودت را خلاص کن یا ایشان را.
اینگار جنگیدن و نجنگیدن خطا می‌شود. زنده ماندن و نماندن عذاب می‌شود. تمام روشنفکرهای جهان خلع سلاح می‌شوند. تمام سلاح‌های جهان روشنفکر می‌شوند. 
بگذار همین اول، آبِ پاکی را روی دستت بریزم. شهر که آزاد شود، تو را قهرمان صدا می‌زنند. و سال‌ها بعد که‌آب‌ها، از آسیاب بیفتد، لباس‌های خاکی، از مد بیفتد، دفاع از آب و خاک، از پشت، به نامِ پشت جبهه، بیفتد، تو را نه قهرمان، نادان، صدا می‌زنند. نادانِ خشن.
می‌گویند رسانه چشم دموکراسی هست و گویا آن چشم‌، تنها چشمان آبی را می‌بیند، نه چشمانِ این ورِ آبی را. بگذار چنین باشد، چشم در برابر چشم. اگر ایشان به روی پناه‌جویانِ خاورمیانه، چشم بستند، ما بر گذشته‌ی ایشان، چشم می‌بندیم تا با این قصاص، حیاتی تازه، برای هم‌دردی بشر بسازیم.
راستی آقای محمد جهان آرا، شما را همان بِه، که چشمانت را خاک، پر کرده باشد ور نه، در این عصر، چشمانِ شما، جبهه‌ی حق را گم کرده باشد. آری خونین‌شهر، آن سوی آب هست و حکومت ما دیگر دنبال پوتین شما نمی‌آید، دنباله‌روی پوتین خود می‌باشد. درست می‌شنوی، موصوفِ آزاده، جرات نمی‌کند نام متجاوز را ببرد. شاید زبانشان وضو نگرفته باشد.
 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۰/۱۲/۱۰
i protester

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی