اعتراض

درد ضربدر درد

اعتراض

درد ضربدر درد

اعتراض

این‌ صفحه‌ی پر از خش درد مشترکیست که مالکیت خصوصی ندارد، تازه به دوران رسیده‌‌ای که پدر و مادرش را در اعدام‌های دسته‌جمعی وبلاگ‌ها از دست داده است، این جا خبری از صنعت چاپ و رسالت چاپیدن نیست، این جا فالوئر، شیعه و حواریون نداریم، این جا با شراب کهنه و آب تشنه به آفرینش خدایان اعتراض داریم.

بایگانی
آخرین مطالب
جمعه, ۱۰ دی ۱۴۰۰، ۰۱:۴۰ ق.ظ

آسوده بخواب

آن‌گاه که عده‌ای در رختخوابِ گرم و نرم، مدام،‌مکان بوس و هم‌خوابه را عوض می‌کنند، عده‌ای آخر خط، مدام اتوبوس و مکانِ خواب را عوض می‌کنند. آری خداوند شب را برای آرامش و خیالِ تخت آفرید و سرمایه‌داری انسان را برای لذت در رختخواب. 
فریب این جوجه سوسیالیست‌های بی خدا را نخورید، از قضا، جیب کسی که یک پله‌ی رختخواب پایین آمده است، بیشتر پیاده می‌شود تا آن کسی که چند پله‌ی اتوبوس پایین آمده. دست خودشان نیست، حسودی می‌کنند، دستشان به دهانشان نمی‌رسد، خجالت نمی‌کشند، زبان درازی می‌کنند، می‌خواهند طبقات بالا را از تمام پله‌های موفقیت پایین بکشند. می‌خواهند مثل اول انقلاب تمام کارخانه‌ها ،کاباره‌ها، روسپی‌خانه‌ها را مصادره کنند، مثل استالین، مائو و کاسترو، تمام سرها را سرکوب کنند‌. این جماعت با لذت و شادی مشکل دارند و نمی‌دانند اگر کارگردانانِ بخند خندوانه و نخند جوکر نبودند، کارگران همه افسرده می‌شدند و دیگر از اتوبوس خواب به مینی‌بوس کار نمی‌رسیدند، سپیده‌دم نرسیده، کارشان تمام می‌شد‌. راستی که خدا کم‌کاری کرده است و این کارگران نقدی و جنسی را تمام وقت، تا وقتِ تمام کردن، برای تمام وقت، کردن و زندگی کردنِ ما نیافریده است.
می‌بینی برده‌داری که همه را خواب می‌خواست، حالا با همان خوابِ برده‌ها، نمی‌تواند آبروداری کند. صورت‌های فراری از پرچم‌های سرخِ اردوگاه‌های کار اجباری با سیلی سرمایه‌داری سرخ شده‌اند تا هر دو گونه‌ی چپ و راست، را لپ‌هایی گل انداخته باشد بدون قصاص، برابر. و انقلابی که قرار بود فلک را سقف بشکافد، سقف آرزوی مردمش، سقف اتوبوس شده است، در هیچ ماهی، خدا و روح خدا دیده نمی‌شود. در ماهواره از خاطراتِ خوب شاه، خدا، میهن، از بوی خوشِ چوبِ الف، بر سر هم‌میهن، از عود نشناسی قوم ثمود و دیکتاتوری صالح، از میهن‌پرستی کمیته‌ی ضد خرابکاری و کودتای امریکایی، از لذت آخرین بوسه بر پای پادشاه می‌گویند. از آن دی ماه که قبله‌ی عالم نمی‌توانستند ملت‌شان را سوار هواپیما کنند و تنهایی به آن سوی عالم رفتند، از این دی ماه که این قبله‌ی عالم می‌توانند امت‌شان را سوار اتوبوس کنند و دسته‌جمعی به عالم رویا ببرند. 
کوروش آسوده بخواب، توی این سرزمین، حتما جایی برای خوابیدنِ ما پیدا می‌شود، اتوبوس هم نشود، از زیر سنگ، از زیر سنگِ قبر، پیدایش می‌کنیم. آسوده بخواب که کسی از ما سر و صدا نخواهد کرد، اگر سری هم پیدا شود، صدایش را می‌بُرند با دایره‌ی حقیقت، با طناب دار، با مدار بسته، با اتصال کوتاه، با احترام به پخشِ آیاتی چند از کلام اللهِ در بند، با اذان، با الله اکبری که دیگر از آن ما نیست، بر پشت‌بام خانه‌ای که تا هفت پشت، از آنِ طبقه‌ی ما نخواهد شد، بر پشت‌بامِ کارخانه‌ی انسان‌سازی، آدمِ حکومت سازی، بر پشت‌بامِ مدرسه‌ی رفاه.
 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۰/۱۰/۱۰
i protester

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی