اعتراض

درد ضربدر درد

اعتراض

درد ضربدر درد

اعتراض

این‌ صفحه‌ی پر از خش درد مشترکیست که مالکیت خصوصی ندارد، تازه به دوران رسیده‌‌ای که پدر و مادرش را در اعدام‌های دسته‌جمعی وبلاگ‌ها از دست داده است، این جا خبری از صنعت چاپ و رسالت چاپیدن نیست، این جا فالوئر، شیعه و حواریون نداریم، این جا با شراب کهنه و آب تشنه به آفرینش خدایان اعتراض داریم.

بایگانی

آقای ظریف بعد از آن همه در قفس کردن مردم شام برای یک شام بیشتر حکومت کردن اسد، بعد از آن همه گوشت‌هایی که این وسط به پای سلطان جنگل ریخته شد، بعد از آن همه لبخندهایی که شما را به جای او خلع سلاح می‌کرد، اصحاب کهف بیرون غار نگاهتان داشتند تا میزبان ناخوانده ضیافت شام، شما باشید، تا هنوز پسر نوح باشید نه سگ اصحاب کهف. استعفایتان را دادید، نه هم‌چون مصدق قبل از کودتا به خاطر نداشتن اختیارات کافی و وزارت جنگ و نه هم‌چون میرحسین پاکوتاه به خاطر آقا‌ بالا سرهای وافی و اعدام‌های بعد از جنگ، بلکه در شبه و شمایل نمایندگان مجلس ششم که استعفایشان نه استیفای حقوق ملت بلکه دلخوری از باب دعوت نشدن به دق‌الباب مجلسی بود. کاش این بار به جای آن که دستتان از پایتان درازتر شود، زبانتان درازتر شود. تا برایتان تاریخ رفتن ننوشته‌اند، تاریخ را به دست ملت خویش بنویسید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ اسفند ۹۷ ، ۲۱:۴۹
i protester

لیمو از آن میوه‌هاییست که عاقبت شیرین بودن، مادر بودن را جار می‌زند، اگر ترش باشی تا آخر خودت باقی می‌مانی، اما اگر شیرین باشی سهم تو تلخی زودرس خواهد بود. همه خوب می‌دانند لیمو از میوه‌های بهشتی نیست، شاید زیر پای او هم بهشتی باشد. به بهای جهنم کردن این دنیا برای مادران، بهشت را در آن دنیا زیر پایشان قرار داده‌اند، اما هیچ کس نگفت بهشت اگر بهشت است پس زیر پا چه می‌کند؟ در فرهنگ ما مادر برای پشت‌‌صحنه، برای پشت‌جبهه، برای پشت مردان موفق،برای پشت نکردن به زندگی ناموفق تربیت می‌شود. جماعتی سیاه‌لشگر که سفیدبختی‌شان به سپیدی رخت خود و دختشان خلاصه‌ می‌شود. می‌گویند مردان از دامن زنان به معراج می‌روند یعنی نهایت تعریفی که از یک زن می‌شود، یک مکان، یک سفینه‌ی فضایی، یک موشک‌زن خواهد بود که باز شیء‌انگاری و پشت‌انگاری از سر و رویش می‌بارد. در جامعه‌ای که کارهای بزرگ میان مردان کوچک دست به دست می‌شود، زنان بزرگ هر چه قدر هم خود را به آب و آتش بزنند، باز باید از دور دستی بر آتش داشته باشند. اصلا باید برای ایشان آتش، تعریف دیگری داشته باشد که از اتفاق بوی نزدیکی دهد. می‌گویند شلوغ نکنید گیرم از حقمان بگذریم و به زن مجوز کار کردن در بیرون خانه بدهیم، گیرم به غیر از خلوت کردن و باردار شدن کاری از او برآید، باز بار زندگی بر دوش مرد است، راست می‌گویند بار زندگی بر دوش مرد است اما خب خود این مرد و بارش بر دوش زن هستند. ما ملت گذشته و آینده‌پرست، مرده و بچه‌پرست، خبر نداریم برای مادر بودن لازم نیست یک نوزاد را به دنیا آوری، گاه همین که یک غلام‌ خانه‌زاد، یک کنیز لال مادرزاد را از چنگ مرگ مبتذل به دنیا آوری در حق او مادری کرده‌ای.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ اسفند ۹۷ ، ۲۱:۴۷
i protester
مهندس این روزها فامیل کسانیست که نمی‌شناسیم و فامیل‌بازی کسانی که از میان راه‌های ساخته‌شده به دست دیگران، پول داده‌اند راهی را به نام خویش کرده‌اند و در نهایت نیز یافتم یافتم ارشمیدسی سر داده‌اند. این آدم‌های فنی‌چون فن بیانشان خوب است، طرحی‌نو نمی‌ریزند بلکه زبان می‌ریزند. اصلا ایشان سر کار نمی‌روند که پول بگیرند بلکه پول می‌دهند که سر کار روند. در گذشته آرزوی خانواده‌ها این بود که فرزندانشان دکتر و مهندس شوند، اما این روزها فهمیده‌اند مهندس باید کلی درس بخواند تا دکتر شود. آن‌هایی که در دوران تحصیلشان نمرات خوب می‌گرفتند حالا از خودشان رو گرفته‌اند، چرا که بازار از شما نمی‌خواهد مساله‌های سخت را حل کنی، تنها می‌خواهد سخت نگیری و با حل شدن توی سیستم حال کنی. مهندس جان مهندسان واقعی این مملکت کسانی هستند که انتخابات را مهندسی می‌کنند، تمام روزهای تقویم روز و روزی‌رسان ایشان است، شما از امشب بیا و دیگر روزت را جدی مگیر.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ اسفند ۹۷ ، ۲۱:۴۴
i protester

عمرمان توی صف گذشت تا عمر بخریم، گفتند تمام شد، دنیای بعد. این‌جا کسی از نام مرگ نمی‌ترسد، تمام پس‌انداز زندگی مردم برای ثبت‌نام ماشین مرگ می‌‌ارزد. این جا حاکم شرع گوش مردم را می‌خورد که حاکمان گوشت نمی‌خورند این شما هستید که با غیبت کردن پشت سرشان گوشتشان را می‌خورید. راست می‌گوید این‌جا گوشت، بوی بد می‌دهد، ایشان کباب می‌خورند. این‌جا چون پیاده تا انقلاب رفتن سخت است، با اصل حمار موج سواری می‌کنند. این‌جا سکوت هم قیمت و تورم دارد، شکستنش معادل شکستنِ نمکدانِ سلطان عقوبت و تاوان دارد. این‌جا نمی‌دانم در آن لحظه‌ای که متولد شدم چند نفر را اعدام کردند؟ چند نفر را از قلم انداختند؟ چند قلم را تفنگ کردند و از کار انداختند؟ چند پسر بچه را بی‌پدر، خاک‌بر سر و راهزن کردند؟ چند دختر‌بچه را با اذنِ پدر، همسر و بادبزن کردند؟ اما می‌دانم این‌جا چون بر روی زخم‌های ما نمک پاشیده‌اند، زالوها بانمک شده‌اند. دروغ می‌گویند که در مستی عقل انسان از کار می‌افتاد، این نیمکره‌های راست و چپ مغز هستند که مدام از شدت فکر کردن سنگینی می‌کنند و به طرفی می‌افتند. این جا شراب حرام است، چون اگر زیاد بخوری، چون اگر زمین بخوری، یاد خاک وطنت، یاد زمین خوردن‌های هم‌وطنت می‌افتی.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ اسفند ۹۷ ، ۰۰:۵۲
i protester

من در برابر قلمت تسلیم شدم، اما تو این تفنگت را زمین مگذار، من این اسارت را دوست می‌دارم، بگذار نسل بعد از من نیز از این سهمیه محروم نشود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ اسفند ۹۷ ، ۰۰:۵۱
i protester

امروز دفاع مقدس زهرا رهنورد و میرحسین موسوی هشت ساله می‌شود. گویا در این آبادی هر کسی که گوساله‌ی ارباب نباشد بوی احمدآباد، تبعید و مصدق خواهد داد. ارباب نمی‌خواست در زمستان پیام نوروزی بدهید، در بهار عربی از خزان و چنین روزی خبر بدهید. نمی‌دانم چرا درست در روز ولنتاین، شما که تنها عشاق سیاسی این جغرافیا بودید برای سر همسرتان، برای سری که درد نمی‌کرد، دستمال خریدید؟ آخر هم نفهمیدم شما که اجازه‌ی خروج از منزل نداشتید چگونه خریدید؟ از چین دیوار وارد کردند تا به دورتان بکشند، نمی‌دانستند این دور آخرشان هست این همه نقشه نکشند. آن روز آن طرفی‌ها می‌گفتند اگر صانع ژاله و محمد مختاری سبز هستند شهید نمی‌شوند، اگر شهید هستند سبز نمی‌شوند. امروز هم این طرفی‌ها می گویند نیروی سپاه انسان نمی‌شود، اگر انسان شود سپاهی نمی‌شود. می‌بینید در روز عشقِ فرنگی‌ها دُم خشونت فرهنگی‌مان بیرون می‌زند. نمی‌دانم با این همه فسفری که می‌سوزانیم چرا هیچ ققنوسی با وعده‌ی رفع حصر از فکر ما سر کار نمی‌آید؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ بهمن ۹۷ ، ۰۰:۵۰
i protester

 هیچ کس نمیدانست منظور از شعار نه شرقی نه غربی استانهای شرقی و غربی کشور است، استانهای مرکزی آباد شدند و استانهای مرزی آرام. شهرهای مرزی تاوان بزرگ ماندن ایران و بزرگتر شدن شهرهای مرکزی را یک جا پرداخت کردند. روشنفکرتر از مرکزنشینان میدانستند ایران ناموس ایشان است اما مال ایشان نیست. نفت تا به مرکز میرسید در راه بوی بدش نیز گرفته میشد تا در این استحمار هیچ کس نفهمد در آبادیِ نفت، آبِ خوردن، آبِ استحمام نیست. چون استانها اعضای یکدیگر بودند، چو عضوی از مرز به درد میآمد، دگر عضوها، مرکزنشینان را قراری باقی نمیماند، هر قراری که پیش از آن گذاشته بودند به دلایل امنیتی پا به فرار میگذاشت. کمکم مردم مرز از مردم مرکز دلگیر شدند، دیگر نای نوشتن به پای حکومت را نیز نداشتند. مردمی که در جنگ بدون یونیفرم کنارهم بودند، در صلح در یک استادیوم نمیتوانستند کنار هم باشند. حکومت با تفرقه داشت حکومت میکرد، حال میکرد. اما در چهل سالگی بوی بد به تهران، خشکی به اصفهان، گرد و خاک به شیراز رسید. مردم مرکز هم با درد خویشاوند شدند، گویا ایرانیان این بار سببی با یکدیگر هموطن شدند. کاش این بار یادمان نرود یادم تو را فراموش بازیای بیش نیست، بیش از این بازی نخوریم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ بهمن ۹۷ ، ۰۰:۴۸
i protester

در عجبم از شیعیانی ‌که شهادت فاطمه و قبرستان بقیع دلشان را می‌سوزاند اما اعدام‌های دسته‌جمعی شهریور شصت و هفت و گورستان خاوران دلشان را خنک می‌کند. فاطمه سه روز متوالی افطاری روزه‌ی خویش را به یتیم، اسیر و مسکین می‌بخشد و ایشان سه دهه‌‌ی متوالی افطاری روزه‌ی سکوت خویش را به حق‌السکوت. این شیعیان علی گمان می‌کنند با گور کندن برای فاطمه به علی یاری می‌رسانند.  تصویری که از فاطمه می‌سازند دختر بچه‌ای است که زود ازدواج می‌کند و زودتر از علی خانه‌نشین می‌شود. ژن خوب دختر پیامبر که با شهادتش به پیروان پیامبر نیش و کنایه ‌می‌زنند و با حجابش توی سر دختران این سرزمین می‌زنند. به راستی دختران و مادرانی که به زندان می‌برید به فاطمه نزدیکترند یا زندانبانان باحجابشان؟ آیا فاطمه‌ای که شهید کرده‌اید با این غسل‌های شبانه زنده‌می‌شود؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ بهمن ۹۷ ، ۰۰:۴۷
i protester

آقای کاووس سید‌امامی، یکسال از دستگیری و گرفتن فعالان محیط زیست و چهل سال از گرفتن و گرفتاری وطنم، محیط زیستم می‌‌گذرد. راستش را بخواهید از روزی که رفته‌اید، دیگر هیچ ‌دی‌اکسید‌کربنی با نفس شما وارد هوا نمی‌شود، دیگر هیچ فساد فی الارضی در زمین این مملکت رخ نمی‌دهد. خیالتان راحت عمر نوح نمی‌خواست تا ببینید از گونه‌ی شما سوار کشتی انقلاب نمی‌کنند. خدا را شکر حیات وحشمان گرگ و گوسفند، شیر و گاو، سلطان جنگل و زنبور کارگر کم ندارد. در چهل سالگی انقلاب تنها جایی که پیشرفت نداشته‌ایم سرویس‌های بهداشتی تک سرنشین است، آن جا هم احترام به حریم خصوصی دست و پای شما و برادران را بسته است. می‌گویند خودکشی از گناهان کبیره است به گمانم برای همین قصاص بعد از جنایت کرده‌اند. ما رسانه‌های فارسی زبان عادت داریم درست ترجمه نکنیم، این مخالف نص صریح قرآن است، آخر اگر زندانبانان شما گرگ بودند که همراه پیرهن، جسد یوسف، جسد شما را تحویل نمی‌دادند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ بهمن ۹۷ ، ۰۰:۴۷
i protester

در کوران انقلاب، انقلابیون به تسخیر سفارت امریکا اعتراضی نداشتند چون می‌ترسیدند ضد‌انقلاب و لیبرال خطابشون کنند، در کورمال رفتن امروز نیز ضد‌انقلابیون به دیدار با وزیر خارجه امریکا اعتراضی ندارند چون می‌ترسند ضد‌ضد انقلاب و چپ خطابشون کنند. اما آن‌گاه که دیوار کج را در‌ثریا ببینند به تاریخ و جغرافیا ربطش می‌دهند و می‌گویند آخر چه می‌کردیم؟ ما کور مادرزاد بودیم. چپ بودن و لیبرال بودن ناسزا نیست، ناسزا آن است که استقلالت در گرو بالا رفتن از دیوار سفارت و رفتن به خاک بیگانه باشد، ناسزا آن است که مدافع حقوق زنان محتاج یک مرد بیگانه باشد.




۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ بهمن ۹۷ ، ۰۰:۴۵
i protester