اعتراض

درد ضربدر درد

اعتراض

درد ضربدر درد

اعتراض

این خط‌خطی‌ها قصد آفرینش ندارند تنها یک لحظه بیرون جهیده‌اند و زِهدانی نیافته‌اند. از این زمزم درد هر چه می‌خواهید بردارید، صاحب آن ملتی رنج‌دیده هستند.

بایگانی
جمعه, ۲۷ ارديبهشت ۱۴۰۴، ۰۷:۵۱ ق.ظ

جنونِ یک جنین

مثل جنینی مدام لگد کوبیده و به دنیا نیامده، مثل یوسفی به سمت درب دویده و از پا در آمده، و یا نه، شاید که گرگ دریده و به کنعان نیامده، مثل ابراهیمی گُر گرفته و گلستان، دروغ از آب در آمده، مثل اسماعیلی زیر تیغ، معجزه، جر زده، سر، جدا، داستان، به سر آمده، مثل موسی‌ای با عصای خراب، زاینده‌رود، خشکیده و کنترل زِد از کیبورد در آمده، مثل عیسی‌ای کور مادرزاد، او خود ندیده که شفا دهد نور دیده، مثل محمدی در غار حرا، خواب اصحاب کهف دیده و ایران، دو، سه، قرن سکوت، ندیده، مثل یک وطن، شاگرد اول، منطقه، حالا زیر دست بچه‌ پولدارهای کودن پر از عربده.

تیرهای چراغ برق دستشان را به هم داده‌اند، دارند برای آزادی الکترون‌ها گل‌ریزون می‌کنند، اما ناگهان همان طور که دست‌هایشان بالاست، تیر خلاصشان می‌زنند، آری برق‌ها رفته‌اند، مثل یک مرا ببوسِ بی لب به دنیا آمده، صدای آژیر دهه‌ی شصت می‌آید، وضعیت قرمز هست، جانی به لب آمده، جنینی، اشتباه، زود، به دنیا آمده.

آخر چرا زود؟ زود، یعنی که به آینده امیدوارید، اشتباه گفتین، همان اشتباه را هم اشتباه گفتین. ما عقب‌ماندگانی در آرزوی بازگشت به عقب، به رستاخیز، به حزب رستاخیز، به شاگرد اولی با سفارش پدر هستیم. جنینی، اشتباه، دیر، به دنیا آمده. با بندِ ناف، خود را دار زده.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴/۰۲/۲۷
i protester

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی