اعتراض

درد ضربدر درد

اعتراض

درد ضربدر درد

اعتراض

این خط‌خطی‌ها قصد آفرینش ندارند تنها یک لحظه بیرون جهیده‌اند و زِهدانی نیافته‌اند. از این زمزم درد هر چه می‌خواهید بردارید، صاحب آن ملتی رنج‌دیده هستند.

بایگانی
يكشنبه, ۱۲ خرداد ۱۴۰۴، ۰۷:۵۳ ق.ظ

داغ کام

سر شما همیشه به کتاب خواندن گرم بوده است، شاید برای همین هست که مدام دلسرد می‌شوید تا سرد و گرم روزگار، هر دو را چشیده باشید‌. اما خیلی وقت هست که سوادتان نم کشیده است، در عجبم با آن نم، این منِ شما، چگونه آتشش، این همه تند هست؟ داخل سرویس بهداشتی را می‌گویم، آن جا که داشتید دم به دم، از یک میانِ چو نی، پیرهنِ عروس بر تنِ وی، لب، به امانت، می‌گرفتید. آخر، سر کار، بر خلاف بیگاری خودِ کار، سیگاری کشیدن حرام هست، باید آن را به نهان‌خانه ببرید، به جایی که دست مدیر کارخانه به آن جا نرسد. نباید کار دست خودتان بدهید، کارتان را از دستتان بگیرند. من دستم را جلوی چشم‌‌های دماغم می‌گیرم، شما هم دیگر نکشید. خواهشا همین که از همه‌ی عالم و آدم می‌کشید، کافی‌ست، بیش از این نکشید. برق‌ها رفته‌اند، هواکش‌ها از کار افتاده‌اند. اصلا هوایی نیست که کشیده شود. بوی بد به احترام آرایه‌ی ادبی مراعات نظیر، نظیر به نظیرِ بوی اگزوز سرویس رفت و آمد کارکنان، حمام قلع و انسان‌های شادروان، از همه جا بلند شده است. پمپ آب نیز با برق، هم‌سرنوشت شده است، سیفون را هم بکشید مثل ترمز توی برف سفید، روسیاه شده است، با این همه، شما، آن سیگار را نکشید. عمرتان کوتاه می‌شود، آخر انصاف نیست، خدای روح خدا این همه زحمت کشیده است، بعد، آن وقت، شما، کمتر زجر بکشید. این حرف‌ها را می‌زنم، یک وقت، خدایی ناکرده، دلتان نگیرد، خدا جانتان، جان شما را سر وقتش ‌می‌گیرد، بندگان خدا نیز، تا چند سال، برای شما، سال می‌گیرند‌. هر سال، پشت سر هم، مثل یک سرگرمی، دورهمی، مثل یک جشن، عزا می‌گیرند‌. پس غم آینده مَخورید. حال را بچسبید و با یک کام و حساب سرانگشتی، به کامِ مرگ فرو نروید رسم هست لب‌ِ جام‌های شراب را به هم می‌زنند و می‌گویند به سلامتی، اما حالا که نوبت گردن باریک خراب او و کمر باریک سیگار بدون برگِ طبقه‌ی کارگر شده است همه می‌گویند ناسلامتی‌. معلوم نیست او سر سیگار را می‌خورد یا سیگار سر او را. عمر چه کسی زودتر تمام می‌شود؟ چه کسی را زودتر، وسط عشق و حال، می‌بَرند؟ تصدقت بشوم آن قدر سیگار نکشیده‌ای که تصور می‌کنی احدی با یک بار کشیدن، عمرش، مثل طناب دار کشیدن، به سر ‌می‌آید. دنیا از دست شما بچه مثبت‌ها چه می‌کشد؟ همان بهتر که روی شما خط بکشد و حتی شراب یک خط را هم با شما، سر نکشد. سر شما به همان کتاب، سالمرگ و داغِ کام دیدن گرم، شما را چه به این سرگرمی‌های بالای هجده سال و خوابِ کامِ داغ دیدن؟

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴/۰۳/۱۲
i protester

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی