نور علی نور شده است، برقها رفتهاند تا هر کس میخواهد از این نینوا برود خجالت نکشد. آن که میکشند شهید گویند تا سالار شهیدان این جغرافیا سالارتر شود. برق مجانی شد برای طبقهی دندان مسلحی که مزرعهی بیت کوین دارد نه طبقهی بیدندانِ پیش پا افتاده. نگران نباشید آن کارگری که عکس جانشینِ جانشینِ روح خدا را بدون وضو در دست گرفته بود، گرفتهاند. هر آلتی که آلتِ دست نمیشود، هر پیش پا افتادهای که سجدهاش قبول نمیشود. آی ژنهای پروگرام شده، آن جنهای مثل شیطان رام نشده، آروم بگیرید واکسن نمیگیگیریم. تا چند روز آینده سلطان بیت کوین و سلطان مازوت، آنها را هم میگیریم. توی صف اعدام جلو نزنید، روی حرف سلطان حرفی نزنید. جناب وزیر چه با نمک گفتهاند پدر! آری کدام انسان در انتخاب پدرش نقش داشته است؟ تقصیر خودتان نیست، پدر و مادر نسل شما همیشه کارگر و سر کار بودهاند، در تربیت شما کمکاری کردهاند، به شما یاد ندادهاند که نه خودتان نه جسدتان، پایش جلوی پدربزرگ دراز نمیشود. برقها را خاموش کردهاند، بیرون خوابگاه بدون اجازهی ولی چه کار میکنید؟ چرا زبان درازی میکنید؟ شما را چه به میان دو لب؟ شما را همان درازی میان دو پا بس است. بخوابید و بگویید شهر ما خانهی ما. تست غربالگری را هم برداشتهاند، هیچ جنینی کشته نخواهد شد، نتیجهی تلاشهایتان را خواهید دید. خیالتان تخت باشد، شما که حقی ندارید مسوولیتی هم ندارید. برای کلاهبرداری از تودهها نقشه بکشید، توی این هوای آلوده در مکان عمومی سیگار بکشید، اصلا تا میتوانید از این مدار بیاخلاقی جریان بکشید، بردهای ظالم باشید و برهای مظلوم. ایاک نعبد و ایاک نستعین. تنها یک نفر را دوست داشته باشید، آقا بزرگ، بزرگ آقا. اگر نمیتوانید تنها از همان یک نفر نفرت داشته باشید، تنها از نفر، نفرت داشته باشید. خیال کنید با رفتن آن یک نفر، با رفتن شاه، همه چیز درست میشود. دوباره بگویید مرگ بر شاه. شمعها را بُکشید. پردهها را بِکشید. وقتِ خواندن تاریخ نیست. ما جهانسومیها که به ماه نمیرویم بگذار دوباره عکس شاهی دگر توی ماه برود.