اعتراض

درد ضربدر درد

اعتراض

درد ضربدر درد

اعتراض

این خط‌خطی‌ها قصد آفرینش ندارند تنها یک لحظه بیرون جهیده‌اند و زِهدانی نیافته‌اند. از این زمزم درد هر چه می‌خواهید بردارید، صاحب آن ملتی رنج‌دیده هستند.

بایگانی

۳ مطلب در خرداد ۱۴۰۳ ثبت شده است

آسوده بخواب نیما که غم یک تسبیح پر رمز و نگار، خواب در چشمِ تر یک ملتِ دیندار و خمار، می‌شکند. گربه‌‌ی ایران را همه استعداد در بیدادخانه، سرکوب شده است، عمری گذشت و موش نگرفت، حالا بر سر در خانه‌ی یک موش، کوبیدن و عکس موش به دست گرفته است. خبر آمد که شیخی دگر همنام شیرازی، به جای تنباکو، به جای کوبیدن بر سر و سرکوبِ رای من کو، به جای کوبیدن آب در هاون، به جای بازی با ورق و عرقِ دین و علمایی که خوابن، این بازی را حرام کرده است، چه نظربازی، چه نظرِ بازی. #همستر

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ خرداد ۰۳ ، ۰۷:۴۹
i protester

گاه به احترامِ قربانیان یک فاجعه یک دقیقه سکوت می‌کنند و گاه به احترامِ مسببان همان فاجعه، یک قرن. از آیت الله تا شیطان بزرگ، از خدا تا شیطان، همه با یک چشم انسان را نگاه می‌کنند. دعوا نه بر سرِ سجده، برای انسان که دعوا بر سر سجده‌ی انسان هست. نباید از خاطر به خاک و خون غلتیدن یک انسان آزرده خاطر باشی، باید خود انسانی باشی که به خاک افتاده و گزارده است سجده‌ی خدا و یا شیطان. نباید همه تن چشم شوی باید چشمان تو از کار بیوفتند، لااقل به یک سمت بیوفتند. از بازداشتگاهِ تهران تا پناهگاه آوارگان رفح، تو باید یکی را انتخاب کنی ور نه مهره‌ی خدا یا شیطانی. اگر چه ز دشمنی، فشنگ‌هایشان در جانِ لوله هست اما جان کلامشان همه ضد گلوله هست، هر دو گروه با یقین می‌گویند شک کنید‌‌. شک کنید به وقتِ حمایتِ شیطانِ بزرگ از معترضان کف خیابان در این سوی آب، شک کنید به وقتِ کف زدنِ صدا و سیمای آیت الله برای معترضان دانشگاه در آن سوی آب. آری باید کورکورانه به رنجتان، به رنجِ انسان بودنتان، به انسان بودنتان شک کنید. می‌بینی چگونه حق السکوت را با اعتراضی‌ترین حق انسان یعنی شک، در هم می‌آمیزند؟ چه نمازی می‌گزارند برای خدا و شیطان، چه شکیات نمازی. #رفح #زن_زندگی_آزادی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ خرداد ۰۳ ، ۰۷:۴۵
i protester

برای مادرانِ داغدار و دخترانِ داغِ دار دیده‌ی خاوران، چه فرقی دارد که در قیز قلعه (قلعه‌ی دختر) نعمتِ تحریم رخ داده باشد یا خرابکاری موساد یا جنگ بر سر جانشینی بیداد؟ اگر چه زمان به عقب برنمی‌گردد اما این ما هستیم که هنوز عقب مانده‌ایم، داریم با زبان قلم و بدن، از انتقامِ سختِ ایشان، انتقام سخت می‌گیریم، باشد که آرام بگیریم. اگر تا قبل از خبر فوت، پامنبرانی دست به آسمان برده، خواهان لغو قانون جاذبه‌ی زمین به دستِ مجلس شورای اسلامی بودند، بعد از خبرِ فوت، نیز خداناباورانی داشتیم  که از دستِ خدا و نماز بارانشان می‌گفتند. آن یکی پهبادش همه باد و این یکی هر چه پیش آید، چون چنین آید، بیش باد. جمهوری بال در آورده‌اند که سقوط کرده است بالگردِ مترسک ریاست جمهوری. عده‌ای طرفدار زندگی، آن ثلث دومِ #زن_زندگی_آزادی، ذوق مرگ شده‌اند از مرگِ ریاست قوه‌ی مرگ، از ترکیبِ دار و درخت، از درختی که این بار، دار خود دار شده است، از شکستِ دار به دست درخت. ما هنوز و هر روز مردمانی دست بسته روی زمین، چشم بسته به آسمان، نه دنبال زندگی که دنبال یک مرگ و یا مرد باد آورده‌ایم که آزادمان کند، چه مهره‌ی سوخته باشد چه مهره‌ای باشد سوخته. ما هنوز عقب مانده‌ایم در شادی و عزا، می‌گوییم در عزای قربان، عید قربان گرفته‌ایم. به جای آموختنِ نه گفتن به سلطان، به قربان، به خدای ابراهیم، داریم کم شدن یک بله‌، یک بله قربانگو، یک ابراهیم را جشن می‌گیریم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ خرداد ۰۳ ، ۰۷:۳۷
i protester