دیگر فرقی ندارد اهل شهرهای کردنشین باشی یا اهل شهرکرد، در تشیع صفوی توصیه به ورزش تیراندازی شده است. آلت موسیقی و موی سر حرام هست و آلت جنگی و سرنیزه، شهوتِ حلال. همه را آلتِ دست و آلت، در دست میخواهند. اگر محرم و صفر، اسلامشان را زنده نگاه داشته است، منظور تلمذ و لذت با فعل بستن هست که اگر یزید آب را بست، ایشان آب و نان را بستهاند، چشم و زبان را، پا و دستان را. ریسمان الهی، طناب دار شده است و بیابان کربلا، خیابان.
مردمی که آب شدهاند به خاطر یک تکه نان، حالا سیلی راه انداختهاند بر ضد حکومت شیطان. قطار انقلابی که روزی مردم را یکی یکی پیاده کرد حالا دارد سوا و سوار میکند تا زندان. بگو کسی که فرش زیر پایش را فروخته است چیزی برای از دست دادن ندارد، بر روی سنگفرش خیابان.
صدای نوارِ سلام فرمانده را آن قدر بلند کردهاند که ازهاری ریشدار صدای مردم را نشنود باز هم بگوید نواره، البته که نوار پا نداره. خداحافظ ای جمهوری خودخوانده.