اعتراض

درد ضربدر درد

اعتراض

درد ضربدر درد

اعتراض

این خط‌خطی‌ها قصد آفرینش ندارند تنها یک لحظه بیرون جهیده‌اند و زِهدانی نیافته‌اند. از این زمزم درد هر چه می‌خواهید بردارید، صاحب آن ملتی رنج‌دیده هستند.

بایگانی
پنجشنبه, ۸ فروردين ۱۴۰۴، ۰۵:۱۲ ق.ظ

ساچمه‌ای در چشم دختری به نام ایران

باید که انتقام حمایت آذربایجان از کردستان، در جریان جنبش #زن_زندگی_آزادی، یک جایی گرفته می‌شد، آن هم درست در شهری که داراترین، اهل مداراترین، بود. باید که چشم ایران را نیز، ساچمه‌ای می‌زدند. باید که آهی گذاشته می‌شد بر دل ترک، کرد، ارمنی، آشوری، شیعه، سنی، اهل کفر، اهل فکر، هم‌خون و هم‌خونه‌ها‌ی مهدی باکری، آن مغضوب الیه فرماندهان سپاه. به جای آن که علی را رو به روی سید علی بنشانند، شب قدر به تقابل نوروز می‌رود. آن هم درست در دولتی که می‌گویند رییسش، خود را ترک و کرد، هر دو می‌داند. اگر فارس‌ بالاجبار به انگلیسی سخن می‌گوید و ترک به فارسی و کرد به ترکی، پس از کدام اختیار و نزدیکی آدم‌ها با زبان مشترک، سخن می‌گوییم؟ آن چیزی که از رنگین‌کمان اقوام در جغرافیای ایران، تیر در کمان آرش و مرز ایران ساخته است، تاریخ مشترک، درد مشترک، تاریخ دردهای مشترک هست، تمام پدر در آمدن‌ها با زبان مادری. و چه طنز تلخی هست که با این همه چوب الف بر سر و طناب دار بر گردن، علافِ چماق‌دار و چوب به دست‌ها شویم. می‌بینی آنان که کوچکترین تجمع خیابانی را بر نمی‌تابند، چگونه خیابان را بسته‌اند؟ می‌خواهند ترمز دستی قطار انقلاب را با چوب دستی بکشند، با خط‌کشی مردم، با خط کشیدن به روی مردم به دست خود مردم، چه قدر باطل، نقشه می‌کشند.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴/۰۱/۰۸
i protester

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی