اعتراض

درد ضربدر درد

اعتراض

درد ضربدر درد

اعتراض

این خط‌خطی‌ها قصد آفرینش ندارند تنها یک لحظه بیرون جهیده‌اند و زِهدانی نیافته‌اند. از این زمزم درد هر چه می‌خواهید بردارید، صاحب آن ملتی رنج‌دیده هستند.

بایگانی
پنجشنبه, ۱۵ شهریور ۱۴۰۳، ۰۵:۲۰ ق.ظ

دارند می‌برند که دارش بزنند

دارد دم را نوش می‌کند اما با دی اکسید کربن بازدمش چه کند؟ دارند آفتاب نزده درب خانه‌شان را می‌زنند که چرا شب را نماز نگزارده‌ای؟ تو گویی گوشی آیفون را با آن سیم آویزانش دار زده باشند. هنوز هیجانِ ناشی از اصطکاک دیوار، جانش را نگرفته است، باز نایستاده است. یک نفر پای حرفش ایستاده هست، هوا گرم هست، آب قطع هست، دارند می‌برند که آب خنکش بدهند. برق قطع هست، آسانسور کار نمی‌کند، از پله‌ها دارند پایین می‌برند به تلافی، چند روز بعد که از پله‌ها بالا خواهند برد. دارند می‌برند که دارش بزنند.

دختر همسایه را نیز می‌بردند، به جرم روییدن مو بر روی سر. با روییدنی‌های توی سر، کاری نداشتند. و او همان دختری بود که به هم گل، قول داده بودند، پیش از آخرین روز دنیا به هم برسند. و چون دنیا دو روز بود یعنی همان روز اول به هم برسند. اما حالا داشت دنیا به آخر می‌رسید. دنیا جلوی چشمانش سیاهی می‌رفت، تازیانه می‌خورد، بی حد و اندازه.

چند روز بعد، در عین ناباوری آن دو به هم رسیده بودند. سینه‌ی قبرستون، کنار هم خوابیده بودند.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳/۰۶/۱۵
i protester

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی