رعیتِ بی رای
در انتخابات ریاستجمهوری یک عده مخالف سلطان، اعتماد کردند و به کسی رای دادند که طرفدار منویات سلطان بود. در انتخابات وزاری ریاست جمهوری، یک عده طرفدار سلطان، به وزرای مورد تایید سلطان، رای اعتماد نمیدهند و میگویند اگر ملاک رای سلطان و نه مردم هست، پس تعطیل کنید مجلسِ (تعطیلِ) برآمده از رای (ندادن) مردم را. در مقابل وزیر اسبق اصلاحِ مردم طلب، به نمایندهی سلطه طلب یادآوری میکند تاریخ شیعه را، غدیر بی شیله پیله را که ما برای بیعت گرفتن آمادهایم نه رای گرفتن. و در آخر همه در مجلس محمد علی شاه میگویند بیچاره سلطان که این همه از او هزینه میکنند. همه دست در دست هم تا میهنِ خویش را به هزینهی رعیتِ سلطان، آن سوی آب، آباد کنند با مجلس انقلابی، با دولتِ سوپرانقلابی، با پاچهخواریِ سلطان انقلابی. کسی نیست که بگوید بیچاره رعیتی که رای داد، رعیتِ بی رای.