اعتراض

درد ضربدر درد

اعتراض

درد ضربدر درد

اعتراض

این خط‌خطی‌ها قصد آفرینش ندارند تنها یک لحظه بیرون جهیده‌اند و زِهدانی نیافته‌اند. از این زمزم درد هر چه می‌خواهید بردارید، صاحب آن ملتی رنج‌دیده هستند.

بایگانی
پنجشنبه, ۴ مرداد ۱۴۰۳، ۰۴:۳۲ ب.ظ

جهلِ مرکب

زبردست، دستِ زیردست را نمی‌گیرد و زیردست برای زبردست، پاپوش درست می‌کند. یکی چشم بسته به حقوقِ دیگری و یکی چشم دوخته به حقوقِ دیگری. دست و پا زدن‌های دو تا همکار در باتلاق و خشکی محیطِ کار و کاری که مانده است روی زمین. دیدید میت روی زمین می‌ماند؟

و کارفرمای لاف‌زن، تفاهم صد در صدی با این اختلاف‌ها تا مبادا قیامی علیه او صورت بگیرد، جز ایستادن به پای او و چه بسا افتادن به پای او با همان صورت. جان گرفتنِ او از به جانِ هم افتادنِ برده‌ها، سر زدن‌ِ او به محیطِ کار برده‌ها، سلام فرمانده، جان بگیر، سر بزن، چشم‌های ما گلادیاتورهای به تور افتاده، در این میدان جاذبه‌ی رو به بالای تو، به انگشتِ شست تو، به لایک تو، ما عروسِ تو در این بازی، عروسک تو در این خیمه ‌شب بازی.

آری نه تلاشی برای یاد گرفتن، تنها برای پُست گرفتن، نه عزمی برای فهمیدنِ دیگری، پول گرفتن برای نفهمیدن، فیلمِ بازی مرکب، جهلِ مرکب.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳/۰۵/۰۴
i protester

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی