اعتراض

درد ضربدر درد

اعتراض

درد ضربدر درد

اعتراض

این خط‌خطی‌ها قصد آفرینش ندارند تنها یک لحظه بیرون جهیده‌اند و زِهدانی نیافته‌اند. از این زمزم درد هر چه می‌خواهید بردارید، صاحب آن ملتی رنج‌دیده هستند.

بایگانی
يكشنبه, ۲۳ مهر ۱۴۰۲، ۰۳:۴۲ ق.ظ

گاوخونی

-خدا را شکر هر چی نداریم، امنیت را داریم.
حدیث نفس یک دزد، یک آدم‌کش، یک ماله‌کش، یک آقا زاده، یک آقا‌، یک قاتل زنجیری، یک قتل زنجیری.
و چه خدای زشتی را شکر می‌گویند که از فرودست جان می‌گیرد و از جانی، دست. حالا دیگر نه کیارستمی داریم و طعم گیلاس، نه پوراحمد و شب یلدا، نه مهرجویی و هامون، البته که داریم، هر سه را، زیر خاک پر گهر. دیگر مهم نیست حرفت را پس و پروانه‌ی نمایش گرفته باشی، آن چه مسلم هست جانی دیگر گرفته باشند و جانی در امان باشد‌. آری این هنر دیکتاتور هست که در پاییز، زاینده‌رود خشک می‌کند و خون پروانه‌ها به نمایش در می‌آورد. یک روز عزت‌الله نقش گاو را بازی می‌کند و یک روز آن یکی الله، آیت. راستی که چه آب‌هایی، چه خون‌هایی به پایان می‌رسند در این قصاب‌خونه‌ی گاو، در این گاوخونیِ بدون آب.
#داریوش_مهرجویی #وحیده_محمدی‌فر #داریوش_فروهر #پروانه_اسکندری
 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲/۰۷/۲۳
i protester

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی