گاوخونی
-خدا را شکر هر چی نداریم، امنیت را داریم.
حدیث نفس یک دزد، یک آدمکش، یک مالهکش، یک آقا زاده، یک آقا، یک قاتل زنجیری، یک قتل زنجیری.
و چه خدای زشتی را شکر میگویند که از فرودست جان میگیرد و از جانی، دست. حالا دیگر نه کیارستمی داریم و طعم گیلاس، نه پوراحمد و شب یلدا، نه مهرجویی و هامون، البته که داریم، هر سه را، زیر خاک پر گهر. دیگر مهم نیست حرفت را پس و پروانهی نمایش گرفته باشی، آن چه مسلم هست جانی دیگر گرفته باشند و جانی در امان باشد. آری این هنر دیکتاتور هست که در پاییز، زایندهرود خشک میکند و خون پروانهها به نمایش در میآورد. یک روز عزتالله نقش گاو را بازی میکند و یک روز آن یکی الله، آیت. راستی که چه آبهایی، چه خونهایی به پایان میرسند در این قصابخونهی گاو، در این گاوخونیِ بدون آب.
#داریوش_مهرجویی #وحیده_محمدیفر #داریوش_فروهر #پروانه_اسکندری