گازگرفتگی
از تمامِ عالم همین گوشهی دنیا، از تمام ویرانیها همین گوشها، کوچه، پس کوچهها، گوشهی ایران. از تمام آن دورافتادگیها، از کار افتادگیها همین گوشهی شهر، بدون بوسه، پرت افتاده، سوار یک مینیبوسِ عقب افتاده. میبینی؟ دنیا دستت انداخته، گوشهی سرویس، اون آخرِ آخر، آخر دنیا. سرما دارد فوت میکند و کسی نیست که بندد درزهای درِ زندان، زندانی که شما در آن گیر افتادهای. اصلا چه طولانی و دراز شده است گوشهگیری شما در این چند روز دنیا. اما روح چرا باید خفه بشود با یک گاز پیکنیکی داخل اتاقک گازِ نازیها، نازنینها؟ نگران نباشید اتاق فکرِ سرمایهداری پرداخت کرده است هزینهی ایاب و ذهاب شما، تا گورستانها، آرامستانها. اصلا خوشحال میشود که اگر ایران سهم گازش را نمیگیرد از تمام دنیا، شما گرفتهاید سهم گازتان را از این دنیا. اطمینان داشته باشید که کارفرما با تردستی رد میکند بیمهی بیکاری شما را، مشکل از آن دنیاست که زیردستی رد میکند تقاضای بیداری شما را. راستی بیداریمان که ابد خورد، دیگر چه فرق؟ خوابمان ابد نخورد.
#گازگرفتگی