بهشتِ دهنی
میگویند بهشت زیر پای مادر است، مادر از پا، در آوردهاند تا بهشت را زیر پایش کنند.
پسر را در اعتراضات به مرگ طبیعی کشتهاند، از خاک وطن بر سر او فراوان ریختهاند، حالا که مادر بالای سر اوست، بهشت زیر پای مادر هست.
دختر را در ناآرامیهای وطن به خاطر ناهمواریهای تنش گرفتهاند، او که هنوز مادر نشده است، لابد، اشتباه گرفتهاند. بهشت نه زیر پا، میان دو پای دخترِ مادر هست.
مادر جان، چرا دختر و پسر شما شناسنامه ندارند؟ چرا با ما، با هموطنانتان ازدواج نکردهاید؟ این فرم را پر کنید، این نامه را امضا کنید، امر خیر، کار نیکو، از پر کردن هست.
ما که فراوان به سانِ بهشت، کردهایم، بهشت را نیز، به نام شما کردهایم. این هم نشانی بهشت، زیر پای همین مادر هست.
این جا بهشت نام دیگر جهنم هست، آدم هبوط کن از این بهشت، نزدیک شو به آن درخت، به آن تبر، به آن ساز و برگ یک قلم. بنویس این جا آهنگری نه شغل مقدس انبیا، کاوهها در کورهها، اسطورهها، تبعید، در ده کورهها، با نوای نینوای آهنگران.
این جا خدا نام دیگر شیطان شده است، عصای آیت خدا مار نمیگیرد که هیچ، شانه به شانه، ماردوش، محل بوسهی شیطان شده است.
این جا بزرگترین کشفشان همان کشف عورت هست، کریستوف کلمبشان، بالای دیوار سفارت هست. گویند بهشت را به بها میدهند نه به بهانه، کارت قرمز به فرزندان مادر میدهند و گرین کارت به فرزندان آن مقامِ بی پدر.
ای ساز دهنی، تو را همان به، که بابت یک بوسه به دوزخ میبرند، پناه بِبَر از لیسیدن بیانتها، از بهشتِ دهنی.
#قانون_تابعیت_فرزندان_زنان_ایرانی