پروانهصفتها
هر ذره از این خاک بشکافی، نه بوی نفت میدهد و نه بوی آب، خون میپاشد توی صورتت، گویی سر پرندهای را بریده باشی. بچهها زیر لب میگویند: شبا که ما میخوابیم، خدا کنه آقا پلیسه هم بخوابه. اگر مهرتان این بود، خدا به داد بیمهریماههای دگرتان برسد.
اینگار داری روی یک طناب راه میروی، طناب داری نشسته به طول جادهی ابریشم. هیچ امیدی نیست که این همه استرس، زودتر از تو تمام شوند. هر لحظه یکی از ما میافتد. حتی فرصتِ گریه و عزاداری و بر سر کوفتن، هم از ما گرفتهاند که اگر نیوفتیم از پا خواهیم افتاد.
آخر مگر از آسمان، طاعون و سرطان کم میبارد که زمین این همه ضحاک میزاید؟ این همه سیاوش در میانِ آتش، بدون گلستان، در سردخانهی زندان، این همه مریم مقدس بدون زکریا، بدون عیسی، بدون یک سوره در قرآن، قرائت قرآن در آرامستان، این شاهنامه به آخر رسیده است، اما شاه، نه.
بی خیالِ متافیزیک و فرشتههای راست و چپ، بیا روی همان طناب، دستان یکدیگر را بگیریم، با همان قانون نیوتن، اجازه نمیدهیم یک سیب هم به زمین بیفتد، چه رسد به انسانی که به خاطر یک سیب، زمین افتاد.
فرقی ندارد مجلس موافق حجاب اجباری باشد یا موافق کشف حجاب اجباری، اعلیحضرتی باشد یا علی حضرتی، ما راه آهنی خواهیم ساخت از چابهار تا کرمانشاه، از زاهدان تا کردستان، که روی هر ریل آن، کاوهی آهنگری خوابیده است. آقای مصدق آسوده بخوابید که اگر چه درد پدرِ رییسجمهور کلاسِ پنج، از پسرِ رضاخان میرپنج، بیشتر هست، ما نه نفت که آزادی را ملی خواهیم کرد. #زن_زندگی_آزادی را به تمام آبهای آزاد جهان، به شرق، به غرب، صادر خواهیم کرد. نگاه کنید پروانههای جادهی ابریشم چه قدر شمع برای آزادی روشن کردهاند؟ دارند میسوزند مثل شما در این بیدادگاه نظامی.
پینوشت:
در اسفند سال هزار و سیصد و پنج، در نخستین سالهای حکومت پهلوی، لایحه دولت مبنی بر احداث راه آهن از بندر شاه(شمال شرق) به بندر شاهپور(جنوب غرب) علی رغم مخالفتهای مصدق به عنوان نمایندهی مجلس، به تصویب میرسد. مصدق اعتقاد داشت این مسیر جنبهی ترانزیت بینالملل ندارد. مسیر پیشنهادی او، از بندر چاهبهار به قصر شیرین و اتصال به راه آهن عراق بود تا اقیانوس هند، از طریق خاک ایران، به دریای مدیترانه متصل گردد. احداث راه آهن در سال هزار و سیصد و هفده به اتمام میرسد و عملا در سال هزار و سیصد و بیست، پس از تمرد رضا خان در اخراج مستشاران آلمانی و اشغال ایران توسط متفقین، این راه آهن نقش پل پیروزی را برای متفقین پیدا میکند، چرا که انگلیسیها و امریکاییها از طریق آن، روسها را در برابر آلمانها، تجهیز میکنند.