دست روی دست
میبینی رهبر جهان تشییع را رهبر کاتولیکهای جهان تعیین میکند. چه آخرین دینی، چه دین آخری. میگویند برای صلحِ میان مردم، کنار هم نشستهاند، تو بگو همین که این ادیان برخیزند و بروند، صلح خودش خواهد آمد. از دینی که اجازهی حرف زدن به ما نمیدهد، تا دینی که اجازهی حرف زدن ندارد، جز تمام کردن جان مردم به دست یکی و تماشا کردن جسم بیجان مردم به دست دیگری، چه کاری بر میآید؟ ادیان آمدند که آدمها را به یکدیگر نزدیکتر کنند اما گویا عدهای این وسط آدمتر بودند برای دین، برای نزدیکی. چه کار نیکی هست دست روی دست گذاشتن، فتوا را روی طاقچه، برای تنباکو کنار گذاشتن. آری شب آسوده بخوابید که نه همدست کشتار مردم شام بودهاید نه همدست آوارگی مهاجران سوری. شرط عقل است، احتیاط واجب است سکوت. اصلا گناه زبان فراوان است، شما را همان به که عیسی در گهواره سخن نگفته باشد و محمد در غار حرا امی بماند. به ماسک هم که اعتقاد ندارید و یا لابد واکسن زدهاید. چه رنگهای سفید و سیاهی پوشیدهاید، چه دنیای دیجیتالی، لابد برای همین است که رنگینکمانیها را هم محکوم میکنید. آی روح خدا برخیز که به جای تو پاپ به ملاقات آیتالله رفته است. خوش به حال او که از شوق دیدار، طناب دار در انتظارش نبود.