اعتراض

درد ضربدر درد

اعتراض

درد ضربدر درد

اعتراض

این خط‌خطی‌ها قصد آفرینش ندارند تنها یک لحظه بیرون جهیده‌اند و زِهدانی نیافته‌اند. از این زمزم درد هر چه می‌خواهید بردارید، صاحب آن ملتی رنج‌دیده هستند.

بایگانی
شنبه, ۸ شهریور ۱۳۹۹، ۱۲:۵۷ ق.ظ

به رنگ آب

می‌دانی خون از برای چه سرخ رنگ است؟ شاید خواسته باشند که تو از یک جایی به بعد یاد خط قرمز‌هایت بیفتی. نمی‌شود آرمان داشته باشی و تنت داخل گودی قتلگاه بیفتد، ولی سرت بالای سرنیزه نباشد. آن هم تویی که نه اهل حرم هستی و نه حرمسرا، نه خدا را می‌خواهی نه خرما. خواه آن رنگ، جنبش سبز باشد و خواه چهارشنبه‌های سفید. نمی‌خواهم اسیر رنگ‌های پرچمت باشی. می‌شود رنگ تنی باشد که با شلاق با رنگ کبود، مِش کرده باشند و یا جعبه سیاه یک هواپیما که گمش کرده باشند. و یا نه گرسنه‌ای که رنگ و رویش زرد، بگویند توکلت به خدا باشد، قرآن بخوانند و یادی از گاو بنی‌اسراییل کرده باشند و یا حکومتی اسلامی که همه‌ی مردم را رنگ کرده باشد. سلام بر آن که جوهر امضای امان نامه‌اش بی‌رنگ است. آن بار امانتی که آسمان بر دوش نکشید او روی زمین با دندانش، با اعتصاب غذای داخل زندانش، با حیاتش، با مایه‌ی حیاتش، با رنگ آب، با آبی که رنگ ندارد به رخ عالم کشید. این بار شیطان هم او را سجده می‌کند که آی انسان چه خوب تو هم توانستی زیر بار حرف زور نروی. آی قوم به حج رفته، این آب زمزم نیست که با خود می‌آورید، این اشک‌های خدا برای هاجریست که فریاد هل من ناصر ینصرنی‌اش را تنها خارهای بیابان شنیدند. شما سر می‌تراشید و این جا سر می‌برند. با این خشونت عریان، خیاط ازل هم نمی‌تواند برای ما لباس احرام بدوزد. عباس، ما چگونه لب تشنه‌ی آب باشیم که این جا هر که بیعت نکرد، سر، زیر آب کردند؟ اما به گمانم همه گفته‌اند یا حسین، آن گاه که آب خنک زندان می‌نوشند.
 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۹/۰۶/۰۸
i protester

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی