اعتراض

درد ضربدر درد

اعتراض

درد ضربدر درد

اعتراض

این‌ صفحه‌ی پر از خش درد مشترکیست که مالکیت خصوصی ندارد، تازه به دوران رسیده‌‌ای که پدر و مادرش را در اعدام‌های دسته‌جمعی وبلاگ‌ها از دست داده است، این جا خبری از صنعت چاپ و رسالت چاپیدن نیست، این جا فالوئر، شیعه و حواریون نداریم، این جا با شراب کهنه و آب تشنه به آفرینش خدایان اعتراض داریم.

بایگانی
چهارشنبه, ۲۵ تیر ۱۳۹۹، ۱۲:۱۳ ق.ظ

یوم الدار

هیس، نماینده‌ها فریاد نمی‌زنند. بر تابوت مجلس آخرین میخ طویله را محکم‌تر می‌زنند. اگر یک هفته قبل در بهارستان، وزیرِ خونِ مردمِ شام با نام مصدق آب کشیده، از صاحبِ نظرِ نزدیکتر به نظر رییس جمهور دروغگو، برای اثبات راستگویی‌اش، حدیث آورد، حالا امروز شاهد از غیب رسیده است. می‌گویند اخلاق از همه چیز مهم‌تر است، رییس باتوم به دستِ هجده تیر، بر همه‌ی شما مبارک است. استیضاح مال کسی هست که رییس جمهور باشد نه آن که کابینه‌اش کابین من باشد. هر چه می‌خواهید دماغتان و یا سایر اعضایتان درازتر شود اما پایتان از گلیمتان، زبانتان درازتر نشود. مملکت قانون دارد و قانون اساسی هم صد و ده دارد. نمایندگان دارند املا می‌نویسند، کیف‌های چینی را پایین گذاشته‌اند، تا همه از روی هم بنویسند. نه این که تلاش کنند بر سر دار رفتن سه جوان عقب بیفتد، دارند تلاش می‌کنند از یادداشت برداری عقب نیفتند. پشت پرده همه چیز آماده است تا یک شبه ره صد ساله را برویم. اگر در قرارداد هزار و نهصد و نوزده با بریتانیای کبیر، دو تا نوزده گرفتیم، حالا می‌خواهیم در حکومت معمار کبیر، دو تا بیست بگیریم. کاتبان وحی دارند می‌نویسند که امسال سال آخر دولت است و نباید پشت سر مرده حرف بزنند. سال آخر دولتی که از وعده‌ی رفع حصر برای خودش قصر ساخت و سال آخر ملتی که از گرمای گلوله و آتش، به سردخانه‌ها پناه برد. می‌گویند پهلوانان هرگز نمی‌میرند و چه کسی پهلوان‌تر از دلار؟ آن که هر چه جام بوده گرفته و چون به روی سکو رفته است دست قیمت‌ها را نیز بالا برده است. دلار جهانگیری هم مثل آب و برقِ مجانی شد، آن قدر همه چیز گران شد که دیگر می‌توان گفت بنزین ارزان شده است. اما نمی‌دانم چرا با این سرعتی که به عقب برمی‌گردیم، ارواح گشته‌شدگان آبان به کالبدهایشان باز نمی‌گردد؟ نمایندگان زیر جاهای مهم خط می‌کشند، به جبران آن که بر صندلی پاستور ننشست، باید هزار چهار پایه، از زیر پای مردم بکشند. به شکرانه‌ی آن که بر صندلی پاستور بِنِشست، باید دوربین‌ها چشم در آورند تا چشم جمهور را در آورند، تا کسی چشم نزند رییس جمهور را. درختانی که قرار بود قلم شوند، چوب دار شوند. خبرهایی که قرار بود با درود و صلوات لب به سخن بگشایند، با قاضی صلواتی و دروغ، از فتح الفتوح بگویند و فاتحه بخوانند. جنس مذکر حق دارد چهار همسر، اختیار و خوار کند، اما حق ندارد چهار بار شرابخوری کند. اگر آن نکند، این بکند، چهار بیست، تازیانه‌اش نزنید، گفتم که همان جا دارش بزنید. دین ناب محمدی با نرگس محمدی خویشاوند نیستند، آن نرگس خاتون، مادر امام زمان است این نرگس ضد قانون، دشمن نایب امام زمان، با کرونا خطش بزنید. از امروز یوم الدار است، تهدید پنهانی تمام شد، بر سر هر کوچه به جای تیر چراغ برق، چوب دار بزنید، به مردم سر بزنید، سر مردم را بزنید. می‌بینی هر سه قوه آستین‌ها را بالا زده‌اند تا فتیله‌ی اعتراضات ماضی و آتی را پایین بکشند. پدر، پسر، روح‌الله، با همان ترتیبی که دوست می‌دارند. اگر تا قبل از غدیر، همه را سر به زیر آب یا سر بالای دار، کنند، چه دین کاملی می‌شود در میان ادیان ابراهیمی.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۹/۰۴/۲۵
i protester

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی