ما جلو میافتیم
ساعتها را یک ساعت به جلو کشیدند، بی آن که آن یک ساعت را زندگی کرده باشیم. چه حکایت آشنایی، عمرمان را یک عمر جلو کشیدند، بی آن که آن یک عمر را زندگی کرده باشیم. این تنها پیشرفت و جلو افتادنمان تا آخر سال نیست. دست میبوسیم، مغز طرف را میخوریم، پاچه خاری میکنیم، از صبح علیالطلوع، شنبه اول وقت، با خوردن کله و پاچه، ماما کنان، ما جلو میافتیم. آدم میفروشیم به حروف ابجد، به یک عدد جیم افتاده جلوی علی، با کلمهی جعلی، با صد و سیزده. سکه، ماشین، خانه و کارخانه میخریم با رانت اطلاعاتی، با همان دوست اطلاعاتی، با بخت و اقبال، با هوش سرشار، با مثانهی پر، ما کارگران اهل اغتشاش نیستیم، به دیگران بِشاش و بَشاش باش، ما جلو میافتیم. پول میدهیم هفده رکعت نماز را یک جا بخوانند، رشوه میگیریم نام آقازاده را توی دانشگاه بنویسند، ما جلو میافتیم. آقای اسد، سلطان جنگل را هزاران بهار عربی، تقدیم، که نه، توی تقویم تبعید میکنیم، ما مثل چوب، خشکمان میزند، کسی ما را نمیشوراند، چوب خشکیده را برای خواب زمستانی میسوزانند، مردم شام را به کشتن میدهیم تا در تهران شام را کنار فرزندانمان باشیم، ما جلو میافتیم. از ایالات متحده، مجسمهی آزادی را پست پیشتاز میکنیم، چشممان به دست خط آقای ترامپ است، ما آن روی سکهی دانشجویان خط امامی، منتها شیر و خطمان شیر و خورشید آمده است، ما منتظر آمدنیم، ما خورشید را زودتر از امریکا میبینیم، ما جلو میافتیم. با سرنیزه به خیابان میآییم، شهوت قدرتمان راست کرده است، آمار دروغ از بر کرده است، بینیِمان دراز، با مردم رو به قبله، قصد حجاز کرده است، ما جلو میافتیم. ویروس میآید، جنگ جهانی است، ققنوسوار میآید، کارگران کارخانهی ما یهودی هستند، کورهها را تعطیل نمیکنیم، ما جلو میافتیم. میگویند تجربه فوق علم است، علم لجش میگیرد، میگوید آدمهای سالمند و باتجربه کرونا میگیرند، ما که اساتید باتجربه را اخراج کردهایم، در سنگر علم و دانش، ما جلو میافتیم. ما متخصصیم، ما دکتریم، ما مهندسیم، ما وکیلیم، ما یاد نگرفتهایم که به شما یاد بدهیم، با فوت کوزهگری فوتتان میکنیم، ما جلو میافتیم. نوبت سجده به آدم است، ما فرشتهایم، بگذار شیطان بسوزد، ما جلو میافتیم. پیشوا گفته است بهار میآید، مردم ما اهل کوفه نیستند، شکوفه میآید، به گمانم داریم عقب عقب میرویم که فکر میکنیم ما جلو میافتیم.