اعتراض

درد ضربدر درد

اعتراض

درد ضربدر درد

اعتراض

این خط‌خطی‌ها قصد آفرینش ندارند تنها یک لحظه بیرون جهیده‌اند و زِهدانی نیافته‌اند. از این زمزم درد هر چه می‌خواهید بردارید، صاحب آن ملتی رنج‌دیده هستند.

بایگانی
يكشنبه, ۲۳ تیر ۱۳۹۸، ۱۲:۴۷ ق.ظ

عروسی

یک من از خویش را کپی می‌کنم می‌دهم دستشان تا با من دیگر کاری نداشته باشند اما آن قدر با همان منم کاری ندارند که حیفم از آن کپی کردن می‌آید. ماکت مات من را چه به عروسی؟ هر چه قدر هم صابونِ چند ساعت اعصاب خردکنی را به تنم مالیده باشم باز این شادی‌ها از روی تنم سُر می‌خورند، باز هم من همان گوشت تلخ یخ زده‌ی وارداتی به این دنیای مسخره می‌مانم. چه زیبا صادق هدایت شش دانگ زندگی سگی را به نام گازگرفتگی کرد. دستم از دنیایی که می‌خواهم بسازم کوتاه است، هر چه قدر بالاتر می‌پرم آهم بلندتر می‌شود اما منِِ پا بر روی مین رفته را چه به زانوی غم؟ دارم مگر؟داریم مگر؟

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۸/۰۴/۲۳
i protester

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی