ریاکاری
حالا که اصرار داریم بیادب را شناختهایم لااقل از او ادب بیاموزیم نه آن که ادبش کنیم. از فردا موقع گزینش یقه یا روبنده نبدیم، خودمان باشیم. قبل از مصاحبه رسالهی احکام را به نیت شفا نخوریم، خودمان باشیم. پیاده نظامِ نظام، قربان صدقهی قربان نباشیم، خودمان باشیم. نمیدانم شاید چون داریم خودمان را در ستارهی اسکندری میبینیم این همه اسباب آیینه شکستن فراهم کردهایم. چگونه از خودمان بدمان نیاید آن گاه که برای یک قِران بیشتر حاضریم بر سر هر کعبهای چادر مشکی بکشیم؟ آخر همه فردوسیپور نیستند که به کارشان علاقه نداشته باشند، مردم همه کارشان را از روی علاقه انتخاب کردهاند و برای حفظ آن حاضرند هر کاری، هر ریاکاریای بکنند. اصلا راستش را بخواهید دستمان به کارگزاران ریاکاری نمیرسد، برای همین به آفتابهای گیر میدهیم که خانم بازیگر برای دستشویی صدا و سیما برده است. فریاد میزنیم لایو بوده است تا باور کنیم هنوز زنده هستیم. تا یادمان برود رییس جمهورمان در ایام انتخابات چه قدر پخش زنده، زندگی پخش میکرد و به جای پاسداران سپاه از پاسدار قانون اساسی سخن میگفت. تا یادمان برود رییس جمهورمان بعد از انتخابات قافیه را به بیت باخت و مصرع آخر بیت الاحزان ما شد. رییس جمهور امریکا جلوی حمله به یک کشور را میگیرد اما رییس جمهور ایران نمیتواند جلوی حمله به یک کنسرت را بگیرد. میبینید همهاش ریاکاری مذهبی نیست گاه با ریاکاریِ روشنفکری گولمان میزنند. گفتند دیگری اگر آید در خیابانها دیوار میکشد نگفتند اگر ما بیاییم دختران را داخل ماشین گشت ارشاد میکشیم. حالا هر چه قدر هم بگویی رای من کو؟ میگویند رییس جمهور وقت ندارند دارند بیخوابی میکشند، به جای تمام مردم ایران، به جای آن کارگری که شب جسدش به جای پزشکی قانونی به خانه میرود دارند بیخوابی میکشند. ریا پشت ریا و من هنوز در اندیشهی رویایی که نمازگزاری در گزینش به دورغ بگوید نماز نمیخواند و رییس جمهوری که در دوران نامزدی از آثار قدرت تاریخی شاه و اطرافیانش بگوید. چه بگویم؟ که رییس جمهور حتی نمیخواهد به اندازهی یک عضو شورای شهر از قدرتی بگوید که آثار تاریخی اطراف شاه چراغ را خراب میکند. آخر او کارش را دوست میدارد، نمیخواهد ستاره دار شود، میخواهد رییس ستارهها بماند.