سیل خوزستان
میگویند تا دوش سدها را باز نکردهایم، خانهبه دوش شوید و بروید. اینبار مثل دفاع مقدس خانههایتان خراب نمیشود، تنها توی آب میشود. اما نه، همهی شما نباید بروند، عدهای هم باید روی مین، زیر آب، توی زیرزمین بروند. درست مثل آن سالها عدهای باید دفاع بکنند و عدهای تمرین مقدس شدن. دفاع مقدس به همین شور گرفتنها و سور گرفتنها زنده است. دیدید چه قدر خوب شد این سالها خرمشهر را خرم نکردند، شهر نکردند، مدیران ما توی خواب این روزها را دیده بودند. انصاف نبود خوزستان ثروت این مملکت را بخورد و یک آبی هم روش. قرار بود تمام مملکت ثروت خوزستان را بخورد و یک بیآبی هم روش. اما این سیل همه چیز را خراب کرد. راست میگویند مردم خوزستان خالی بند هستند، آنها باید جای خالی ما را پر کنند، با بندبند وجودشان این همه سیلآب را از رو کم کنند. آیندهسازان مملکت سیلبند ساز شدهاند، مثل راهرفتن روی یک بند میماند، جنگزده باشی، ماتمزده باشی، ممد نبودی، خوابزده باشی، سر سفره، نفت نخورده، آش نخورده و دهان سوخته، توی خشکی پارو زده باشی، آبوهوای بد، با کپسول اکسیژن تا ابد، طوفانزده باشی، مثل آهن توی آب به اکسید شدن شهر و روستای خویش زلزده، سیلزده باشی اما هنوز زنگزده نباشی.