اعتراض

درد ضربدر درد

اعتراض

درد ضربدر درد

اعتراض

این‌ صفحه‌ی پر از خش درد مشترکیست که مالکیت خصوصی ندارد، تازه به دوران رسیده‌‌ای که پدر و مادرش را در اعدام‌های دسته‌جمعی وبلاگ‌ها از دست داده است، این جا خبری از صنعت چاپ و رسالت چاپیدن نیست، این جا فالوئر، شیعه و حواریون نداریم، این جا با شراب کهنه و آب تشنه به آفرینش خدایان اعتراض داریم.

بایگانی

۱۲ مطلب در تیر ۱۳۹۸ ثبت شده است

اگر آب پشت سد‌ها را به روی مردم سیل‌زده باز کنید، اگر با شیر آب جنگلتان را آبیاری کنید، اگر با آبروی مردم بازی کنید، کسی شما را نمی‌زند، حتی پای تابلو هم صدا نمی‌زند. اما اگر آب بازی کنید سه چهارم برادران کره‌ی زمین بر سرتان می‌ریزند که شما را بزنند. آخر دختر نمی‌تواند به آب دست بزند مگر از برای بیعت کردن‌. به زبان خودشان ترجمه کنی یعنی هم‌جنسان فاطمه نمی‌توانند به مهریه فاطمه دست بزنند. درست مثل سپاه یزید می‌گویند تا زمانی که دین ما را نداشته باشید آب بر شما حرام است. می‌ترسند آب که به صورتتان برسد لپ‌هایتان گل اندازند به دور گردن آزادی، همان مسافری که پشت سرش این همه آب دیده ریخته‌اید‌. البته که آزادی هست اما به شکل گلخانه‌ای. یعنی سوگلی‌های این دیوانه‌خانه حق دارند با لباسِِ شخصی بیرون بیایند. اصلا آن قدر بر گردن آزادی حق دارند که نامشان را لباس شخصی گذاشته‌اند. سوارتان می‌کنند تا در آخر‌الزمان پیاده از حال سواره خبر نداشته باشد. می‌خواهند حالییتان کنند انسان بدون آب می‌تواند زنده بماند اما بدون حجاب هرگز. چه کسی می‌داند خداوند آب را آفرید تا خواب را در چشم تر انسان‌ها بشکند شاید درست به همین دلیل آب بازی حرام است.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ تیر ۹۸ ، ۰۰:۴۱
i protester

حالا که اصرار داریم بی‌ادب را شناخته‌ایم‌ لااقل از او ادب بیاموزیم نه آن که ادبش کنیم. از فردا موقع گزینش یقه یا روبنده نبدیم، خودمان باشیم. قبل از مصاحبه رساله‌ی‌ احکام را به نیت شفا نخوریم، خودمان باشیم. پیاده نظامِ نظام، قربان صدقه‌ی قربان نباشیم، خودمان باشیم. نمی‌دانم شاید چون داریم خودمان را در ستاره‌ی اسکندری می‌بینیم این همه اسباب آیینه شکستن فراهم کرده‌ایم. چگونه از خودمان بدمان نیاید آن گاه که برای یک قِران بیشتر حاضریم بر سر هر کعبه‌ای چادر مشکی بکشیم؟ آخر همه فردوسی‌پور نیستند که به کارشان علاقه نداشته باشند، مردم همه کارشان را از روی علاقه انتخاب کرده‌اند و برای حفظ آن حاضرند هر کاری، هر ریاکاری‌ای بکنند. اصلا راستش را بخواهید دستمان به کارگزاران ریاکاری نمی‌رسد، برای همین به آفتابه‌ای گیر می‌دهیم که خانم بازیگر برای دستشویی صدا و سیما برده است. فریاد می‌زنیم لایو بوده است تا باور کنیم هنوز زنده هستیم. تا یادمان برود رییس جمهورمان در ایام انتخابات چه قدر پخش زنده، زندگی پخش می‌کرد و به جای پاسداران سپاه از پاسدار قانون اساسی سخن می‌گفت. تا یادمان برود رییس جمهورمان بعد از انتخابات قافیه را به بیت باخت و مصرع آخر بیت‌ الاحزان ما شد. رییس جمهور امریکا جلوی حمله‌ به یک کشور را می‌گیرد اما رییس جمهور ایران نمی‌تواند جلوی حمله به یک کنسرت را‌ بگیرد. می‌بینید همه‌اش ریاکاری مذهبی نیست گاه با ریاکاریِ روشنفکری گولمان می‌زنند. گفتند دیگری اگر آید در خیابان‌ها دیوار می‌کشد نگفتند اگر ما بیاییم دختران را داخل ماشین گشت ارشاد می‌کشیم. حالا هر چه قدر هم بگویی رای من کو؟ می‌گویند رییس جمهور وقت ندارند دارند بی‌خوابی می‌کشند، به جای تمام مردم ایران، به جای آن کارگری که شب جسدش به جای پزشکی قانونی به خانه می‌رود دارند بی‌خوابی می‌کشند. ریا پشت ریا و من هنوز در اندیشه‌ی رویایی که نماز‌گزاری در گزینش به دورغ بگوید نماز نمی‌خواند و رییس جمهوری که در دوران نامزدی از آثار قدرت تاریخی شاه و اطرافیانش بگوید. چه بگویم؟ که رییس جمهور حتی نمی‌خواهد به اندازه‌ی یک عضو شورای شهر از قدرتی بگوید که  آثار تاریخی اطراف شاه چراغ را خراب می‌کند. آخر او کارش را دوست می‌دارد، نمی‌خواهد ستاره دار شود، می‌خواهد رییس ستاره‌ها بماند.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ تیر ۹۸ ، ۰۰:۴۰
i protester