اعتراض

درد ضربدر درد

اعتراض

درد ضربدر درد

اعتراض

این‌ صفحه‌ی پر از خش درد مشترکیست که مالکیت خصوصی ندارد، تازه به دوران رسیده‌‌ای که پدر و مادرش را در اعدام‌های دسته‌جمعی وبلاگ‌ها از دست داده است، این جا خبری از صنعت چاپ و رسالت چاپیدن نیست، این جا فالوئر، شیعه و حواریون نداریم، این جا با شراب کهنه و آب تشنه به آفرینش خدایان اعتراض داریم.

بایگانی

۱۱ مطلب در بهمن ۱۳۹۷ ثبت شده است

دردت را که بگویی گویی تکه‌ای از تو جدا می‌شود که حتی استخوانی نیست تا به درد سگ ارباب یا سگ گله بخورد. کلمات حقیرتر و فقیرتر از آن هستند که از دردهای تو بگویند، تو را دست خواهند انداخت، دردهای تو از دستشان خواهد افتاد. در این عیاشی ثانیه‌ها سرکارگرانِ علاف فرمایشات کارفرماهای اعظم را دور سرشان می‌گردانند، سر کارگری که بیکار ‌می‌شود، سر کارگری که سرکار است و حقوق ‌نمی‌گیرد، سر کارگری که حقوق می‌گیرد و اندک اندک می‌گیرد با گیوتین عقربه‌ها زده می‌شود. سرت که زده‌ می‌شود، دردهای خون آلودت بیرون می‌جهد، رگ گردنت به خدا نزدیک‌تر می‌شود، با این که قرار گذاشته‌ای حرفی نزنی، تمام اعضا و جوارحت در این قیامتی که به دو چشمت دیده‌ای به حرف می‌آیند. به آتش‌نشانی صد‌و‌سیزده خبر می‌دهند، اکسیژنت زیاد است، ژنت خراب است، باید خاموش، موشت کنند، دردهایت با زور به روز می‌شوند، قیامتی دیگر به پا می‌شود اما تو این بار ساکتی. تمام شکنجه‌های قبل از زندان توهم می‌شود، دردت را به که بگویی؟ احساس می‌کنی کلمات قبل از تو خواهند مرد‌ و لال از زندان بیرون خواهی‌ رفت. آزاد می‌شوی و شغلت به جای آزاد، آزادی می‌شود. با این که قرار گذاشته‌ای حرفی نزنی، دردهایت مسیح می‌شوند، کلمات را زنده می‌کنند، خانه برایت گهواره می‌شود و در نزد مردم به سخن در می‌آیی. هنوز از گورها نگفته‌ای که گورکن‌ها از در دیگری در می آیند. گمان می‌کنند خاک خوا‌هی شد اما شانه‌های تو چگونه به زمین می‌رسد؟ حال آن که سرت بالاست.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ بهمن ۹۷ ، ۰۱:۰۱
i protester